سفارش تبلیغ
صبا ویژن

مجله آنلاین

چطور برنامه‌های قدیمی را در ویندوز 10 اجرا کنیم؟

ترفندهای زیر انواع برنامه‌های کاربردی را شامل می‌شوند، از برنامه‌های ویندوز XP و بازی‌های کامپیوتری قدیمی گرفته تا برنامه‌های تحت DOS و ویندوز 3?1?

اجرا به عنوان مدیر سیستم

بسیاری از برنامه‌های کاربردی که برای ویندوز XP ساخته شده‌اند، به جز برخی مشکلات جزیی، به درستی بر روی نسخه‌های مدرن ویندوز کار می‌کنند. در دوران ویندوز XP، کاربران ویندوز معمولا یک حساب کاربری با دسترسی مدیر سیستم از کامپیوتر خود استفاده می‌کردند. بنابراین، برنامه‌های کاربردی با این فرض که دسترسی در حد مدیر سیستم دارند، نوشته می‌شدند و اگر این فرض درست نباشد، اجرای ناموفقی خواهند داشت. ویژگی «کنترل حساب کاربری» (UAC) معمولا این مشکل را حل خواهد کرد، اما در ابتدا مشکلاتی وجود دارد.

اگر یک برنامه قدیمی به درستی کار نکرد، با کلیک راست بر روی میانبر یا فایل اجرایی آن و سپس انتخاب Run as administrator اجازه دهید که با دسترسی مدیر سیستم اجرا شود.

برنامه‌های قدیمی در ویندوز 10

اگر متوجه شدید که یک برنامه نیازمند دسترسی‌هایی در حد مدیر سیستم است، می‌توانید با استفاده از تنظیمات سازگارسازی که در بخش بعدی در مورد آن بحث خواهیم کرد، برنامه را طوری تنظیم کنید که همیشه به عنوان مدیر سیستم اجرا شود.

تنظیمات سازگاری را تنظیم کنید

ویندوز دارای تنظیمات سازگاری است که برنامه‌های کاربردی قدیمی از این طریق می‌توانند اجرا شوند. در منوی شروع ویندوز 10، بر روی میانبر برنامه مورد نظرتان راست کلیک کنید، گزینه Open file location را انتخاب نمایید.

هنگامی که محل فایل را مشاهده کردید، بر روی میانبر برنامه یا فایل اجرایی آن کلیک راست کرده و سپس Properties را انتخاب کنید.

در برگه Compatibility از پنجره ویژگی‌های برنامه، می‌توانید بر روی دکمه Use the compatibility troubleshooter کلیک کنید تا واسط رفع مشکل اجرا شود یا اینکه خودتان گزینه‌های موجود را تنظیم نمایید.

به عنوان مثال، اگر یک برنامه در ویندوز 10 به درستی اجرا نشده اما در ویندوز XP به درستی اجرا می‌شود، گزینه Run this program in compatibility mode for را انتخاب کنید و سپس Windows XP (Service Pack 3) را از منوی کشویی برگزینید.

سایر تنظیمات موجود در برگه Compatibility را هم می‌توانید امتحان کنید. به عنوان مثال، بازی‌های بسیار قدیمی ممکن است پس از انتخاب Reduced color mode درست کار کنند. در نمایشگرهایی با DPI بالا، برای اینکه یک برنامه نرمال به نظر برسد، ممکن است مجبور شوید Disable display scaling on high DPI settings را انتخاب کنید. هیچ کدام از گزینه‌های این برگه به برنامه یا کامپیوتر شما آسیب نمی‌رساند، بنابراین انتخاب کنید و اگر انتخاب این گزینه‌ها به شما کمکی نکرد، می‌توانید آن‌ها را به حالت قبلی برگردانید.

درایورهای بدون امضا یا درایورهای 32 بیتی نصب کنید

نسخه 64 بیتی ویندوز 10 از نسخه امضا شده درایورها استفاده می‌کند و نیاز دارد که تمام درایورها یک امضای معتبر داشته باشند تا بتوان آن‌ها را نصب کرد. نسخه‌های 32 بیتی ویندوز 10 به طور معمول نیازی به نسخه امضا شده درایورها ندارند. البته نسخه‌های 32 بیتی ویندوز 10 که بر روی رایانه‌های جدیدتر با UEFI (به جای بایوس معمولی) اجرا می‌شوند، نیز اغلب نیاز به نسخه امضا شده درایورها دارند. اجرای درایورهای امضا شده باعث بهبود امنیت سیستم شده و از این طریق از سیستم شما در برابر درایورهای مخرب محفاظت می‌شود. فقط درایورهای بدون امضایی را نصب کنید که می‌دانید امن هستند و دلیل خوبی برای انجام این کار دارید.

اگر نرم‌افزار قدیمی که می‌خواهید نصب کنید به درایور بدون امضایی نیاز دارد، برای نصب آن درایور باید از یک گزینه بوت خاص استفاده کنید. اگر فقط درایورهای 32 بیتی در دسترس هستند، باید نسخه 32 بیتی ویندوز 10 را به‌کار ببرید، نسخه 64 بیتی ویندوز 10 نیاز به درایور 64 بیتی دارد. اگر به نسخه 32 بیتی ویندوز احتیاج دارید، به جای نسخه 64 بیتی نسخه 32 بیتی ویندوز 10 را دانلود کنید.

بازی‌هایی که نیازمند SafeDisc و SecuROM DRM هستند را اجرا کنید

ویندوز 10 بازی‌های قدیمی که از SafeDisc یا SecuROM DRM استفاده می‌کنند را اجرا نمی‌کند. این برنامه مدیریت حقوق دیجیتال می‌تواند مشکلاتی ایجاد کند. اما به طور کلی، این‌که ویندوز 10 به این برنامه‌های کهنه اجازه نصب نمی‌دهد، کار خوبی است و متاسفانه، این به معنی است که برخی از بازی‌های قدیمی که بر روی CD یا DVD قرار دارند، به درستی نصب و اجرا نمی‌شوند.

گزینه‌های دیگری برای اجرای این بازی‌ها وجود دارد، از جمله جستجو برای یک نسخه بدون سی دی، که البته این روش بسیار ناامن است، خرید بازی از یک سرویس توزیع دیجیتال مانند GOG یا Steam، بررسی وب‌سایت توسعه دهنده بازی برای اینکه ببینید هیچ فایل patch پیشنهادی برای حذف DRM دارد یا خیر.

ترفندهای پیشرفته‌تری هم وجود دارد، مانند نصب نسخه‌های قدیمی ویندوز با قابلیت اجرای بازی در کنار ویندوز 10 و یا تلاش برای اجرای بازی در یک ماشین مجازی که سیستم‌عامل آن یک نسخه قدیمی از ویندوز است. استفاده از ماشین مجازی به احتمال زیاد کافی است، زیرا حتی یک ماشین مجازی هم به احتمال زیاد می‌تواند گرافیک مورد نیاز بازی‌های قدیمی را پردازش کند.

برای نرم افزارهای قدیمی، از ماشین‌های مجازی استفاده کنید

ویندوز 7 دارای یک ویژگی خاص به نام Windows XP Mode است که در واقع فقط یک ماشین مجازی با مجوز (لایسنس) رایگان ویندوز XP است. ویندوز 10 شامل این ویژگی نیست. با این حال، شما خودتان می‌توانید از یک ماشین مجازی برای اجرای برنامه‌های قدیمی استفاده کنید.

چیزی که نیاز دارید یک ماشین مجازی مانند VirtualBox و یک مجوز (لایسنس) ویندوز XP است. این کپی از ویندوز را در ماشین مجازی نصب کنید و سپس می‌توانید برنامه قدیمی مورد نظرتان را در نسخه قدیمی ویندوز در پنجره‌ای ماشین مجازی بر روی صفحه دسکتاپ ویندوز 10 اجرا کنید.

استفاده از یک ماشین مجازی، دردسرهای خاص خودش را دارد، اما راه‌حل خوبی است، مگر اینکه برنامه نیاز به ارتباط مستقیم با سخت افزار داشته باشد. ماشین‌های مجازی پشتیبانی محدودی از لوازم جانبی سخت افزاری دارند.

برای برنامه‌های تحت DOS و ویندوز 3?1 از شبیه‌سازها استفاده کنید

برنامه DOSBox به شما اجازه می‌دهد تا برنامه‌های قدیمی تحت DOS (DOS-primarily) را در پنجره شبیه‌ساز روی دسکتاپ خود اجرا کنید. به جای استفاده از Command Prompt، از DOSBox برای اجرای برنامه‌های قدیمی DOS استفاده کنید زیرا بسیار بهتر کار خواهد کرد.

از آنجا که ویندوز 3?1 خود اساساً یک برنامه تحت DOS است، می‌توانید ویندوز 3?1 را در DOSBox نصب کنید و برنامه‌های قدیمی 16 بیتی ویندوز 3?1 را نیز اجرا کنید.

از ویندوز 32 بیتی برای نرم افزار 16 بیتی استفاده کنید

برنامه‌های 16 بیتی دیگر در نسخه‌های 64 بیتی ویندوز کار نمی‌کنند. نسخه 64 بیتی ویندوز دیگر شامل لایه سازگاری WOW16 برای اجرای برنامه‌های 16 بیتی نیست. تلاش برای اجرای یک برنامه 16 بیتی روی یک نسخه 64 بیتی ویندوز منجر به مشاهده پیام «این برنامه قابل اجرا روی کامپیوتر شخصی شما نیست» می‌شود.

اگر به اجرای برنامه‌های 16 بیتی نیازمندید، باید به جای نسخه 64 بیتی، نسخه 32 بیتی ویندوز 10 را نصب کنید. البته مجبور نیستید تمام سیستم عامل خود را دوباره نصب کنید. در عوض، می‌توانید نسخه 32 بیتی ویندوز را درون یک ماشین مجازی نصب کرده و برنامه را در آنجا اجرا نمایید. حتی می‌توانید ویندوز 3?1 را در DOSBox نصب کنید.

برای وب سایت‌هایی که نیازمند Java، Silverlight، ActiveX یا Internet Explorerهستند، از مرورگرهای خاص استفاده کنید

در ویندوز 10 مرورگر پیش‌فرض Microsoft Edge نام دارد که از جاوا، «اکتیو ایکس» (ActiveX)، «سیلورلایت» (Silverlight) و سایر تکنولوژی‌ها پشتیبانی نمی‌کند. مرورگر کروم نیز از افزونه‌های NPAPI مانند جاوا و سیلورلایت پشتیبانی نمی‌کند.

برای استفاده از برنامه‌های قدیمی که نیاز به این فناوری‌ها دارند، از مرورگر اینترنت اکسپلورر استفاده کنید. اینترنت اکسپلورر هنوز از محتوای اکتیو ایکس پشتیبانی می‌کند. مرورگر موزیلا فایرفاکس نیز از جاوا و سیلورلایت پشتیبانی می‌کند.

می‌توانید اینترنت اکسپلورر را از منوی شروع اجرا کنید. اگر در حال استفاده از Microsoft Edge هستید، در منوی تنظیمات Open with Internet Explorer را انتخاب کنید تا صفحه وب فعلی به طور مستقیم در اینترنت اکسپلورر باز شود.

به طور کلی، اگر یک برنامه قدیمی در ویندوز 10 کار نکرد، تلاش کنید یک جایگزین جدیدتر که روی ویندوز 10 به درستی کار می کند، برای آن پیدا کنید. ولی برنامه‌هایی وجود دارد، به خصوص بازی‌های قدیمی و برنامه‌های تجاری، که ممکن است قادر به جایگزینی آن‌ها نباشید. امیدوارم این ترفندها کمک کند بتوانید این برنامه‌ها را اجرا کنید.

 

منبع: چطورپدیا


چطور صفحه‌کلید گوشی هوشمندرا به روزرسانی کنیم؟

زمان زیادی برای کار با صفحه‌کلید گوشی هوشمند سپری می‌شود؛ بنابراین هر نوع به‌روز رسانی یا حقه‌ی کوچکی که بتوان در آن ایجاد کرد، در عمر گوشی اثر زیادی برجای خواهد گذاشت. اگر هرگز از محدوده‌ی صفحه‌کلید پیش‌فرض گوشی خود فراتر نرفته‌اید، در ادامه چند به‌روزرسانی که از آن بی‌بهره ‌مانده‌اید را خواهید دید. چه گوشی اندروید چه iOS داشته باشید، دیگر وقت آن رسیده است که دست به کار شوید و چند صفحه‌کلید جدید را امتحان کنید.

زمانی که صفحه‌کلید فرعی خود را نصب کردید، می‌توانید در تنظیمات اپلیکیشن گوشی آن را فعال نمایید. در اندروید، System را لمس کرده و سپس به Languages & input بروید. در ادامه روی Virtual keyboard و Manage keyboards بزنید تا انتخاب خود را انجام دهید. در iOS، به مسیر Add New Keyboard Keyboard->  General-> ، بروید. پس از فعال‌سازی، می‌توانید با فشار طولانی آیکون کره‌ی زمین در سمت چپ کلید فاصله، صفحه‌کلیدها را انتخاب نمایید.

شاید لازم باشد برای اجرای کامل و درست صفحه‌کلیدها روی گوشی، مقداری پیکربندی انجام دهید؛ اما خود اپلیکیشن‌های صفحه‌کلید، طی این فرایند شما را راهنمایی خواهند کرد. همه‌ی این اپلیکیشن‌ها به رایگان قابل‌استفاده یا حداقل قابل‌آزمایش هستند، مگر آنکه چیز دیگری در آن مشخص شده باشد.

زیبایی بیشتر

صفحه‌کلیدهای پیش‌فرض اندروید و iOS موارد بسیاری را مدنظر قرار می‌دهند؛ اما شاید طراحی پیشرفته و به روز، در اولویت کاری طراحان آن نبوده است. بسیاری از افزونه‌های موجود برای صفحه‌کلید، از نظر سفارشی‌سازی و قالب‌بندی، فعال‌تر هستند؛ بنابراین می‌توانید چیزی مناسب‌تر برای سلیقه‌ی خود پیدا کنید و از آن برای تایپ کردن استفاده نمایید.

صفحه کلید Fleksy برای اندروید و iOS گزینه‌ی خوبی است و شما را قادر می‌سازد تا رنگ‌ها و سایه‌ها و موارد دیگری را در قالب‌های پیش‌ساخته تغییر دهید و برای برخی موارد نیز باید مبلغی بپردازید. صفحه‌کلید Minuum برای اندروید و iOS نیز کلکسیون رنگی مناسب برای انتخاب در اختیار کاربر قرار می‌دهد و گزینه‌ای برای کوچک‌کردن کلیدها به اندازه‌ای جمع‌وجورتر نیز دارد.

گرچه SwiftKey در فهرست پرطرفدارترین صفحه‌کلیدهای اندروید و iOS قرار نگرفته است؛ اما کلکسیون زیبایی از قالب‌ها دارد و حتی می‌توانید برای زمینه‌ی صفحه‌کلید، به دلخواه خود عکس بارگذاری کنید. برنامه‌ی Typany Keyboard نیز ساخت چین برای اندروید و iOS است. اگر چشمان شما طاقت آن را داشته باشد، چیزی شبیه به روشن‌ترین و متنوع‌ترین قالب‌های صفحه‌کلید را ارائه می‌دهد.

تصحیح خودکار ارتقاءیافته

داشتن یک سیستم تصحیح خودکار مناسب حقیقتاً کمک می‌کند به راحتی پیام‌رسانی، نوشتن ایمیل و جستجو در اینترنت را انجام دهید و چند صفحه‌کلید وجود دارد که مدعی هستند نسبت به گزینه‌های پیش‌فرض اَپل و گوگل برای پیش‌بینی کلمه‌ی بعدی شما، عملکرد بهتری خواهند داشت.

صفحه‌کلید SwiftKey برای اندروید و iOS مدت‌ها از «شبکه‌ی عصبی پیشرفته‌ی» (AI) برای حدس زدن کلمات بعدی کاربر استفاده کرده‌اند. این برنامه، هوشمندترین فناوری تصحیح خودکار و پیش‌بینی کلماتی را دارد که تا به‌حال دیده‌ایم و هر چه بیشتر از آن استفاده کنید، دقت آن نیز بیشتر می‌شود.

چندین صفحه‌کلید دیگر نیز مدعی تلاش در جهت بهبود پیش‌بینی‌های خود به کمک نوعی تکنولوژی هوشمند مخفی AI هستند و به نظر می‌رسد بهترین صفحه‌کلید، Chrooma برای اندروید باشد که سفارشی‌سازی، جستجوی GIF و حالت شب نیز در اختیار کاربران قرار می‌دهد.

جستجو در اینترنت

صفحه‌ کلید گوگل، جستجوی توکار نیز دارد که البته دلیلش تخصص گوگل در جستجو است. اگر از گوشی Pixel یا گوشی‌های اندروید معمول استفاده می‌کنید، حتماً این صفحه‌کلید را از قبل روی گوشی خود دارید؛ در غیر این‌صورت، می‌توانید Gboard را به رایگان برای اندروید یا iOS دانلود کنید. اگر آیکون پیکان یا گوگل را در سمت چپ نوار تصحیح خودکار لمس کنید، می‌توانید جستجوی خود را آغاز نمایید.

درست است که فضای داخل صفحه‌کلید محدود است؛ اما می‌توانید در اینترنت به دنبال هر چیزی بگردید، اخبار، رستوران‌ها، سایت‌ها و سپس نتایج آن را در هر برنامه‌ای که باشید، به اشتراک بگذارید. بنابراین، مثلاً می‌توانید از طریق Gboard به جستجوی یک رستوران محلی بپردازید و سپس پیوند را در WhatsApp به اشتراک بگذارید تا همه‌ی دوستان بدانند به کجا می‌روید.‌

صفحه کلید Fleksy برای اندروید و iOS پا را از این نیز فراتر می‌برد و به شما اجازه می‌دهد به جستجوی سایت، تصویر و فیلم در اینترنت و همچنین جستجور در YouTube، Spotify و Foursquare بپردازید. عملکردی بسیار مناسب دارد و از گزینه‌هایی که خود گوگل ارائه می‌دهد نیز جامع‌تر است؛ اما شاید بطور کلی به اندازه‌ی گوگل تروتمیز نباشد.

ارائه  GIFها و شکلک‌های جالب

شکلک‌های متحرک و GIFها می‌توانند جای خالی زبان بدن را در برقراری ارتباط اینترنتی بگیرند. وقتی که دیگر استفاده از کلمات حق مطلب را ادا نمی‌کند. چند صفحه‌کلید وجود دارد که جستجو و اضافه نمودن تصاویر و آیکون‌های کوچک را به مکالمات نوشتاری آسان می‌سازند. این ویژگی‌ها به‌خوبی در صفحه‌کلیدهای پیش‌فرض اندروید و iOS پشتیبانی می‌شود؛ اما از این نظر، صفحه‌کلیدهای بهتری نیز وجود دارد.

بسیاری از این اپلیکیشن‌هایی که نام بردیم: صفحه‌کلید Minuum بری اندروید و iOS، شکلک را به ویژگی پیش‌بینی کلمات خود افزوده است تا اگر خواستید به جای کلمه‌ی بعد از آنها استفاده کنید. صفحه‌کلید SwiftKey برای اندروید و iOS نیز پیش‌بینی می‌کند که احتمالاً قصد دارید چه شکلکی انتخاب کنید.

جستجو به‌دنبال GIF در برنامه‌ی Gboard اندروید و iOS، Chrooma در اندروید و Fleksy برای اندروید و iOS (که یکی از بهترین پیاده‌سازی‌هایی را که تابحال دیده‌ایم) و چندین برنامه‌ی دیگر گنجانده شده است. در iOS، می‌توانید Giphy را به عنوان افزونه‌ای به iMessage اضافه نمایید. آیکون App Store را در سمت چپ کادر ورود متن لمس کرده و سپس Giphy را جستجو نمایید.

متفاوت تایپ کنید

صفحه‌کلید پیش‌فرض اندروید شما را قادر می‌سازد برای تایپ کردن، انگشت روی صفحه بکشید، به جای آنکه تک به تک حروف را لمس کنید، انگشت را روی یک حرف نگاه داشته و سپس به یکسو بکشید؛ اما چند گزینه‌ی فرعی نیز وجود دارد که به شما اجازه می‌دهد همین عملکرد را در iOS داشته باشید یا آن را به شکلی کمی متفاوت در اندروید استفاده نمایید.

با نسخه‌ی iOS صفحه‌کلید اندروید Gboard شروع می‌کنیم که یک ویژگی به نام Glide Typing  دارد. اگر می‌خواهید از این ویژگی استفاده کنید، مطمئن شوید در تنظیمات صفحه‌کلید دستگاه شما فعال شده است. همین ویژگی در SwiftKey اندروید و iOS نیز وجود دارد و نام آن SwiftKey Flow است؛ اما تقریباً همان عملکرد را ارائه می‌دهد.

اگر بخواهید چیزی پیشرفته‌تر از ایده‌ی کشیدن برای تایپ کردن داشته باشید، از Swype Keyboard برای اندروید استفاده کنید؛ اما متأسفانه این برنامه دیگر برای iOS وجود ندارد و 0?99 دلار برای شما هزینه خواهد داشت. این اپلیکیشن چندین گزینه‌ی سفارشی‌سازی و قالب اضافی نیز همراه دارد.

 

منبع: چطورپدیا


7 مورد از بهترین آنتی‌ویروس های لینوکس

در حالی که برنامه‌های آنتی‌ویروس ویندوز نسبتاً شناخته شده و مشهور هستند، ممکن است برنامه‌های لینوکس چندان مشهور نباشند. خوشبختانه برای کاربران لینوکس، برنامه‌های آنتی‌ویروس فراوانی وجود دارد که بسیاری از آن‌ها برای استفاده رایگان هستند. در اینجا 7 مورد از بهترین برنامه‌های آنتی‌ویروس برای لینوکس را بررسی می‌کنیم:

آنتی‌ویروس ClamAV

1- آنتی‌ویروس ClamAV

نرم‌افزار ClamAV یک آنتی‌ویروس برای لینوکس است که مراحل نصب خیلی ساده دارد و استفاده از آن نیز بسیار راحت است. این نرم‌افزار از طریق مخزن اصلی اوبونتو در دسترس است. هیچ «رابط کاربری گرافیکی» (GUI) وجود ندارد، اما رابط گرافیکیClamTK  برای دانلود، در اینجا و در مرکز نرم‌افزار وجود دارد.

شما می‌توانید ClamAV را از طریق خط فرمان زیر نصب کنید

sudo apt-install clamav

سپس به‌سادگی ClamTK را برای رابط کاربری گرافیکی انتخابی نصب کنید.

مجموعه جامع آنتی‌ویروس یک اسکنر خط فرمان، به‌روزرسانی پایگاه داده و به‌طور مرتب به‌روزرسانی تعاریف ویروس را فراهم می‌کند. نرم‌افزار ClamAV طیف وسیعی از انواع سند، از PDF و فایل‌های Office گرفته تا فایل‌های فشرده با فرمت‌های RAR و Zip را پشتیبانی می‌کند.

امکانات آنتی‌ویروس ClamAV

  • متن‌باز
  • رابط خط فرمان
  • رایگان
  • رابط کاربری گرافیکی (GUI) در دسترس

آنتی‌ویروس Sophos

2- آنتی‌ویروس Sophos

آنتی‌ویروس Sophos برای لینوکس یک راه‌حل رایگان بسیار جذاب است. این آنتی‌ویروس برای ردیابی ویروس، تروجان و کرم‌ها قابلیت تشخیص قوی مبتنی بر خاصیت اکتشافی را دارد. هر دو قابلیت اسکن دستی و خودکار را دارا است. این آنتی‌ویروس شامل یک برنامه برای جلوگیری و حذف نرم‌افزارهای مخرب اندروید، ویندوز و مک نیز است. این خاصیت به سیستم لینوکس شما کمک می‌کند تا از تهدیدات دیگر سیستم‌ها محفوظ بماند.

چیزی که باعث می‌شود Sophos یک انتخاب عالی باشد، تأکید آن بر کارایی است. برنامه آنتی‌ویروس رایگان بسیار کم‌حجم که حتی به‌روزرسانی‌های نسبتاً کم‌حجمی هم دارد. معمولاً، در حدود 50 کیلوبایت است.

امکانات آنتی‌ویروس Sophos

  • کم‌حجم
  • رایگان
  • کارایی بالا
  • سازگاری با انواع پلتفرم‌ها
  • بلاک و حذف نرم‌افزارهای مخرب غیر لینوکسی

آنتی‌ویروس Comodo

3- آنتی‌ویروس Comodo

نرم‌افزار Comodo، یک نرم‌افزار رایگان عالی برای لینوکس ارائه می‌دهد. جای تعجب نیست که Comodo ابزار نمایش متقابل عالی، از جمله دیواره آتش ویندوز را شامل می‌شود. در هر دو نسخه 32 و 64 بیتی موجود است و یک انتخاب عالی برای سیستم‌های قدیمی‌ و جدید است. آنتی‌ویروس Comoto برای لینوکس (CAVL) با گستره‌ی عظیمی از سیستم‌عامل‌ها از جمله: Ubuntu, Mint, Debian, Fedora, CentOS, Red Hat Enterprise Linux Server, OpenSUSE و SUSE Linux Enterprise Server سازگار است. همراه با ویژگی‌های اولیه آنتی‌ویروس، CAVL با امکان فیلترینگ ایمیل و اسکن خودکار و دستی عرضه می‌شود.

امکانات آنتی‌ویروس Comodo

  • رایگان
  • اسکنر دستی
  • اسکنر خودکار
  • به‌روزرسانی منظم

آنتی‌ویروس Chkrootkit

4- آنتی‌ویروس Chkrootkit

همان‌طور که از نام این برنامه پیداست، Chkrootkit برای رؤیت کیت‌ها اسکن می‌کند. این برنامه رایگان متن‌باز از طریق رابط خط فرمان عمل می‌کند. بسیار کم‌حجم است و آنچه که واقعاً قابل توجه است، قابلیت استفاده آن از روی CD است؛ بنابراین، اگر یک CD حاوی این نرم‌افزار را داشته باشید، می‌توانید Chkrootkit را مستقیماً از روی آن اجرا کنید.

آخرین نسخه این نرم‌افزارها امکاناتی نظیر تشخیص کنترل سیستم رایانه‌ای backdoor و botnet، تشخیص عوامل مخرب TinyNDS و اسکن بدافزارهای Linux.Xor.DDoS را شامل می‌شود.

امکانات آنتی‌ویروس Chkrootkit

  • تشخیص برنامه‌های کنترل رایانه (Rootkit)
  • کم‌حجم
  • امکان اجرا از روی CD
  • رابط خط فرمان

 آنتی‌ویروس F-PROT

5- آنتی‌ویروس F-PROT

آنتی‌ویروس F-PROT استفاده هم به‌صورت خانگی و هم سازمانی را فراهم می‌کند. برای کاربران خانگی، F-PROT کاملاً رایگان است و می‌توانید آن را از اینجا دانلود کنید. برنامه آنتی‌ویروس لینوکس بیش از 21 میلیون تهدید را هم به‌صورت دستی و هم به‌صورت خودکار و برنامه‌ریزی‌شده اسکن می‌کند. این آنتی‌ویروس می‌تواند ویروس‌های ماکرو، تروجان‌ها و حتی ویروس‌های بوت را شناسایی کند. آنتی‌ویروس F-PROT با ترکیبی از امکانات اسکن فوق‌العاده، پایگاه داده عظیم و رایگان بودن، یک گزینه بسیار عالی است. رابط کاربری آن ممکن است به اندازه CAVL عالی نباشد، اما قدرتمند و سبک است.

امکانات آنتی‌ویروس F-PROT

  • رایگان
  • تشخیص بیش از 21 میلیون تهدید
  • سازگار با محیط‌های 32 و 64 بیتی

آنتی‌ویرس Rootkit Hunter

6- آنتی‌ویرس Rootkit Hunter

آنتی‌ویروس Rootkit Hunter، یک انتخاب عالی برای شناسایی Rootkit لینوکس است. RKH از خط فرمان (command-line)، بدافزارهای backdoors و ویروس‌های exploit مختلف استفاده می‌کند. این ابزار از مقایسه هش SHA-1 برای شناسایی ورودی‌های مخرب استفاده می‌کند.

از آنجا که Rootkit Hunter در پوسته Bourne نوشته شده است، قابل ‌حمل بوده و سازگار با اکثر سیستم‌های مبتنی بر یونیکس است.

امکانات Rootkit Hunter

  • رابط خط فرمان
  • تشخیص نرم‌افزارهای Rootkit
  • قابل حمل
  • کم‌حجم

آنتی‌ویروس BitDefender

7- آنتی‌ویروس BitDefender

آنتی‌ویروس BitDefender یک برنامه عالی برای لینوکس ایجاد می‌کند؛ اما دسترسی به آن در وب‌سایت BitDefender دشوار است. شرکت ارائه‌ دهنده BitDefender یک نسخه آزمایشی رایگان ارائه می‌کند و شما می‌توانید یک لایسنس رایگان درخواست کنید. متأسفانه، چندی پیش خبری حاکی بر اینکه این آنتی‌ویروس دیگر ارائه نمی‌شود، منتشر شده بود اما دانلود آن هنوز هم در دسترس است. این آنتی‌ویروس قابل نصب بر روی Samba (Solaris, Linux, FreeBSD) و Unices (Linux and FreeBSD) است. در حالی که پشتیبانی این ابزار به پایان رسیده است، اما هنوز هم استفاده از آن خالی از لطف نیست؛ اما برای یک راه‌حل بلندمدت، مطمئناً استفاده از یک ابزار آنتی‌ویروس برای لینوکس که دارای پشتیبانی است، توصیه می‌شود.

امکانات آنتی‌ویروس BitDefender

  • رایگان
  • نصب برای Samba و Unices
  • پایان پشتیبانی (پشتیبانی نمی‌شود، هر چند هنوز هم در دسترس است)

آنتی‌ویروس لینوکس غیررایگان

اگر شما بخواهید از نرم‌افزارهای غیررایگان استفاده کنید، چندین مجموعه عالی آنتی‌ویروس لینوکس موجود است. از جمله این آنتی‌ویروس‌ها می‌توان به: ESET، F-Secure، Dr.Web، Avast و Panda اشاره نمود.

به هر حال هر یک از آنتی‌ویروس‌های رایگان می‌توانند حداقل برای مصارف خانگی مناسب باشند.

نظرات نهایی

همان‌طور که کمبودی از نظر انواع ویروس‌ها وجود ندارد! از نظر برنامه‌های آنتی‌ویروس لینوکس نیز کمبودی وجود ندارد؛ اما اینکه کدام آنتی‌ویروس را انتخاب می‌کنید دقیقا بستگی به نوع مصارف شما شامل مصارف خانگی یا سازمانی و همچنین موارد استفاده خاص دارد.

اگر می‌خواهید امنیت جامع را فراهم کنید، باید از مجموعه‌های کامل آنتی‌ویروس استفاده کنید؛ اما اگر صرفاً به یک چک کننده rootkit نیاز دارید، می‌توانید از گزینه‌های موجود استفاده کنید.

آیا شما از نرم‌افزارهای آنتی‌ویروس برای لینوکس استفاده می‌کنید؟ کدام نرم‌افزار مورد علاقه شما است؟

 

منبع: چطورپدیا


چطور کامپیوتر خود را بسازیم؟ بخش پنجم: محافظت از کامپیوتر پس از نصب ویندوز جدید

تبریک می‌گویم! با موفقیت توانستید قطعات را انتخاب، رایانه‌ی خود را مونتاژ و ویندوز آن را نصب کنید! حالا دیگر فکر کنم می‌توانید به هر آنچه می‌خواستید برسید. آیا هنوز کاربران حرفه‌ای بازی‌ها، تازه‌کارها را مسخره می‌کنند؟ باز هم می‌توانند این کار را بکنند؟ در واقع قبل از آنکه بلافاصله به سراغ گشت و گذار در آپارات و فیلمو بروید و همه‌ی فیلم‌ها را ببینید یا در رسانه‌های ارتباطات اجتماعی بچرخید یا مطالب دیگر این سایت را مطالعه کنید، بهتر است چند دقیقه زمان صرف کنید و رایانه‌ی جدید و پر زرق و برق خود را به‌روزرسانی و محافظت کنید. پیش از آنکه به سراغ چیزی بروید، باید کارهای زیر را انجام دهید.

گام اول: سخت‌افزار خود را بررسی کنید

 پیش از آنکه کار دیگری انجام دهیم، مطمئن ‌شوید ویندوز همه‌ی سخت‌افزارهای نصب ‌شده را می‌شناسد. ابتدا کلید Windows را روی صفحه‌کلید فشار دهید و سپس تایپ کنید: «About». روی لینک «About your PC» که در منوی استارت ظاهر می‌شود، کلیک کنید.

نام رایانه‌ی شخصی، مدل و سرعت پردازنده و مقدار حافظه RAM شناخته‌ شده در سیستم را مشاهده خواهید کرد. RAM در این قسمت اهمیت ویژه‌ای دارد: اطمینان حاصل کنید که مجموع آن با چیزی که نصب کرده‌اید، تطابق دارد. اگر نداشت احتمالاً RAM DIMM معیوب است یا یکی از آنها به درستی در جای خود قرار نگرفته است. رایانه را خاموش کنید و RAM را روی مادربرد بررسی کنید.

سپس کلید Windows را بفشارید و تایپ کنید: «This PC» و پس از آن روی اولین نتیجه کلیک کنید. در این قسمت فهرستی از همه‌ی پوشه‌های حساب کاربری و درایوهای نصب ‌شده‌ی رایانه را خواهید دید. اطمینان حاصل کنید که تعداد درایوها و مقدار ذخیره همان چیزی است که انتظارش را دارید.

برای بررسی دیگر مولفه‌های سخت‌افزاری نظیر کارت گرافیک یا پنل USB، کلید Windows را فشرده و تایپ کنید: «Device Manager». سپس روی اولین نتیجه کلیک کنید. این پنجره فهرستی تو در تو از تک‌تک مولفه‌های نصب ‌شده در رایانه‌ی شما ارائه می‌دهد که حتی ریزترین قسمت‌های روی مادربرد را که شاید حتی به آن فکر هم نکنید، شامل می‌شود. اگر به دنبال چیز خاصی هستید، کافی است زیر برچسب مربوطه را بررسی کنید. مثلاً کارت‌های گرافیک تحت عنوان «Display Adapters» قرار گرفته است.

اگر سخت‌افزاری متصل باشد اما شناسایی نشده باشد، یا درایور متناسب آن را نصب نکرده باشید، یک آیکن زردرنگ در کنار خود خواهد داشت و گاهی اوقات برچسب «Unknown device» بر روی آن نمایش داده می‌شود. در این صورت باید برای آن سخت‌افزار یک درایور پیدا کنید.

گام دوم: ویندوز را به‌روز نگاه دارید

 درست است که به روزرسانی ویندوز کاری زمان‌بر و کسل‌کننده است، اما در عین حال یکی از مهم‌ترین کارهایی است که باید برای سر حال نگاه داشتن رایانه‌ی خود انجام دهید و از آنجایی مایکروسافت، سیستم‌عامل‌ها را به مراتب بیشتر از Windows ISO یا Media Creation Tool به روزرسانی می‌کند، احتمالاً همان ابتدای کار نیاز به آپدیت خواهید داشت.

خوشبختانه این کار، فرایندی بسیار ساده دارد. کلید Windows صفحه‌کلید را فشرده و تایپ کنید «updates»؛ سپس بر روی اولین نتیجه در منوی استارت کلیک کنید: «Check for Updates».

این همان قسمت Windows Update از منوی تنظیمات ویندوز 10 است. کافی است روی «Check for updates» کلیک کنید تا سیستم عامل با اتصال به سرورهای مایکروسافت و دانلود جدیدترین فایل‌های مورد نیاز، آنها را نصب کند. برای پیاده‌سازی آپدیت‌های حجیم‌تر ممکن است نیاز به «راه‌اندازی مجدد» (Reset) رایانه باشد.

گام سوم: نرم‌افزار آنتی‌ویروس و ضد تروجان را نصب کنید

 در گذشته توصیه‌های متنوعی در ارتباط با برنامه‌های آنتی‌ویروس و فایروال وجود داشت اما از اکنون مایکروسافت آنتی‌ویروس خودش را ارائه کرده است که به صورت رایگان با نصب ویندوز نصب می‌شود و واقعاً عالی است. نام این آنتی‌ویروس Windows Defender (مدافع ویندوز) است. برای فعال نگاه داشتنش حتی نیازی نیست کاری انجام دهید، Windows Update فهرستی از ویروس‌های مخرب، تروجان‌ها و موارد ناجور دیگر را به صورت خودکار به‌روزرسانی می‌کند و اگر چیزی در رایانه‌ی شما شناسایی شد به شما هشدار می‌دهد.

فایروال داخلی ویندوز، که تحت عنوان تجاری «Defender» است نیز بسیار خوب کار می‌کند. این فایروال نیز همچون Windows Defender به صورت پیش‌فرض فعال و به‌روز است و در پس‌زمینه خودش ر ا به روزرسانی می‌کند. برنامه‌های فرعی برای دسترسی به خارج از سرورها، از شما کسب اجازه می‌کنند.

با وجود آن همه تعریفی که از ابزار داخلی ویندوز کردیم، نصب ضدتروجان Malwarebytes  را نیز پیشنهاد می‌دهیم. این برنامه به ویژه در مواجهه با سوءاستفاده‌های متوقف ‌کننده‌ی مرورگرها و چیزهایی شبیه به آن، کمی خشن‌تر از ابزار داخلی ویندوز عمل می‌کند. به این چشم به قضیه نگاه کنید: Windows Defender برای متوقف کردن تروجان‌هایی طراحی شده است که شما به سیستم وارد می‌کنید و Malwarebytes برای متوقف کردن تروجان پیش از آنکه حتی وارد سیستم شما بشود، طراحی شده است.

اگر محافظت دائمی این برنامه را بخواهید، که شدیداً توصیه می‌شود، باید مبلغی را هر سال برای Malwarebytes Premium بپردازید. دانلود Malwarebytes و گاهی اوقات اسکن کردن سیستم رایگان است. اما قدرت واقعی Malwarebytes در محافظت در برابر سوءاستفاده نمایان می‌شود. می‌توانید یک نسخه‌ی بتا از anti-exploit (ضد سوء استفاده) را بگیرید و در کنار نسخه‌ی رایگان Malwarebytes اجرا کنید و حداقل بخشی از محافظتی را که نسخه‌ی کامل آن ارائه می‌دهد، داشته باشید.

گام چهارم: درایوهای خود را ایمن کنید

اگر اطلاعات شخصی در رایانه‌ی خود نگاه می‌دارید، لازم است درایوهای ذخیره‌ی خود را رمزگذاری کنید. رمزگذاری یکی از تدابیر امنیتی است که به شما و فقط شما اجازه می‌دهد به آن داده‌ها دسترسی داشته باشید. هر کس رمز یا اطلاعات شناسایی شما را نداشته باشد، نمی‌تواند به این داده‌ها دسترسی پیدا کند. حتی اگر رایانه یا درایو شما را دزدیده شوند، تنها کاری که می‌توانند انجام دهند، این است که اطلاعات را کاملاً پاکسازی کنند.

نسخه Windows 10 Pro، دارای ابزار رمزگذاری داخلی به نام Bitlocker است. راه‌اندازی این ابزار بسیار ساده است: به فولدر «This PC» در ویندوز اکسپلورر بروید. بر روی هر درایوی که می‌خواهید راست‌کلیک کنید و سپس گزینه‌ی «Turn on BitLocker» را انتخاب نمایید؛ سپس از شما می‌خواهد یک رمز معرفی کنید که می‌تواند رمزی متفاوت با رمز شما برای ورود به ویندوز باشد یا از یک فلش به عنوان کلید قفل‌گشایی استفاده کند.

توجه داشته باشید که نسخه‌ی خانگی ویندوز 10، که ارزان‌تر هم هست، ویژگی BitLocker را ندارد. اگر نیاز به محافظت بیشتر دارید، یا باید لایسنس خود را ارتقاء دهید،از گزینه ی «About your PC» در منوی تنظیمات کمک بگیرید، یا با استفاده از یک برنامه‌ی فرعی نظیر VeraCrypt درایو خود را رمزگذاری کنید.

تمام شد!

حالا دیگر تقریباً می‌توانید هر کاری می‌خواهید با رایانه‌ی شخصی خود انجام دهید. با علم به اینکه کامپیوتر شما تقریباً تا جای ممکن امن و مرتب است، رایانه‌ی خود را ایمن می‌دانید. شاید در شروع کار بخواهید مرورگر کروم یا فایرفاکس را نصب کنید، البته اگر پیش از نصب درایورها این کار را نکرده باشید!

ترفندها و راهنماهای بیشتر از این را نیز در ارتباط با ویندوز می‌توانید در سایت چطورپدیا رویت کنید. از رایانه‌ی جدید خود لذت ببرید!

اگر مایل هستید که مستقیم به بخش دیگری از این راهنما بروید، همه‌ی بخش‌ها از قرار زیر است:

منبع: چطورپدیا


چطور کامپیوتر خود را بسازیم؟ بخش چهارم: نصب ویندوز و بارگذاری درایورها

نصب نسخه‌ی جدید ویندوز در گذشته همچون پیکربندی بایاس کار دشواری بود، اما این روزها به طرز شگفت‌انگیزی انجام این کار ساده‌ شده است. در بیشتر مراحل آن صرفاً توضیحات صفحه‌نمایش را دنبال می‌کنید. اما اگر در نصب آن به مشکل برخوردید، با خیالی آسوده این صفحه را باز نگاه دارید.

قبل از آنکه شروع کنید: اگر آداپتور Wi-Fi ندارید، مطمئن شوید یک کابل اترنت به مادربرد متصل کرده‌اید. ویندوز به هنگام راه‌اندازی از شما می‌خواهد به اینترنت دسترسی داشته باشید.

گام اول: دیسک یا درایو نصب را آماده کنید

 برای این راهنما قصد داریم آخرین نسخه‌ی ویندوز 10 را دانلود کرده و در یک USB قرار دهیم و رایانه‌ی ما آن را برای نصب ویندوز بوت خواهد کرد. این روزها این روش تقریباً آسان‌ترین روش ممکن است. البته استفاده از دیسک نصبی که خریده‌اید (اگر درایو DVD را نصب کرده باشید) یا رایت کردن DVD نصب نیز تقریباً همین مراحل را دارد.

پر واضح است که اگر از قبل دیسک نصب یا USB را دم دست دارید، نیازی به خواندن این قسمت نیست.

در محیط ویندوز یک رایانه‌ی دیگر به این وب‌سایت بروید و ابزار Media Creation Tools شرکت مایکروسافت دانلود کنید. یک فلش خالی (یا بی‌استفاده) را با حداقل 8 گیگابایت فضا به رایانه متصل کنید. دقت کنید هر فایلی در این USB داشته باشید، طی فرایند نصب پاک خواهد شد. پس اگر چیزی روی آن دارید، همین حالا آن را به جای دیگری منتقل کنید. بر روی برنامه دو بار کلیک کنید و سپس مراحل زیر را انجام دهید.

1- ابزار Media Creation Tools را اجرا کنید. در صفحه‌ی مجوز نرم‌افزار بر روی «Accept» کلیک کنید و سپس «Create installation media» را انتخاب کنید. بر روی Next کلیک کنید.

 نصب ویندوز 10

2- زبان و نسخه‌ی مد نظر را انتخاب کنید. بگذارید تنظیمات بر روی «64-bit» بماند. دکمه «Next» را کلیک کنید.

3- بر روی «USB flash drive» کلیک کرده و سپس «Next» را بزنید. اگر به جای فلش می‌خواهید از DVD استفاده نمایید، می‌توانید گزینه‌ی «ISO file» را انتخاب کنید و پس از دانلود، آن را بر روی DVD رایت کنید.

4- درایو USB خالی که متصل کرده بودید را انتخاب کنید. اگر نمی‌دانید کدام درایو است، «My Computer» یا «This PC» را در File Explorer بررسی کنید تا متوجه شوید. بر روی Next کلیک کنید.

این ابزار شروع به دانلود فایل‌های سیستم‌عامل، بارگذاری آن روی درایو، و آماده‌سازی آن برای نصب می‌نماید. بسته به نوع اتصال اینترنتی که دارید، این کار چیزی در حدود ده دقیقه تا یک ساعت زمان خواهد برد. می‌توانید طی این مدت به کارهای دیگر خود روی رایانه‌ای که در حال استفاده‌ از آن هستید، بپردازید. یا می‌توانید چند قسمت از یک سریال را ببینید. هر کاری دوست دارید در این مدت انجام دهید!

5- درایو USB را جدا کنید. وقتی کار این ابزار به پایان رسید، بر روی «Finish» کلیک کرده و USB را از رایانه‌ی روشن جدا کنید.

گام دوم: ویندوز را بر روی رایانه‌ی شخصی جدید خود نصب کنید

 1- درایو USB را به رایانه جدید متصل کنید. درایو را در پورت USB وارد کرده و سپس رایانه‌ی شخصی را روشن و راهنمای صفحه‌نمایش را برای شروع UEFI یا بایاس دنبال کنید (همان کاری که در بخش سوم آموزش ساخت کامپیوتر انجام می‌دهیم).

2–آن قسمت از UEFI یا بایاس مرتبط با ترتیب تنظیم بوت را پیدا کنید. این قسمت همان ترتیب عددی انواع درایو دیسک سخت، درایوهای SSD و درایوهای DVD رایانه‌ی شماست که بایاس به همان ترتیب به دنبال پارتیشن قابل بوت‌ شدن خواهد گشت. از آنجا که رایانه‌ی نمایشی ما فقط یک SSD نصب دارد، فقط SSD خالی به اضافه‌ی درایو USB نصب ویندوز که در قسمت قبل ساخته و وارد کردیم را می‌توانیم ببینیم.

3- درایو USB را به عنوان درایو بوت اول تنظیم کنید. اگر از DVD ویندوز استفاده می‌کنید، درایو DVD را انتخاب نمایید. تنظیمات UEFI یا بایاس را ذخیره و سپس رایانه را «راه‌اندازی مجدد» (Reset) کنید.

4- در این مرحله، نصب ویندوز شروع می‌شود. با توجه به تنظیمات ترتیب بوت در بایاس، حالا دیگر باید شروع خودکار برنامه‌ی نصب ویندوز 10 را پس از راه‌اندازی مجدد پیش روی خود ببینید. زبان مناسب و گزینه‌های ورودی را انتخاب کرده و سپس بر روی «Next» کلیک کنید. در صفحه‌ی بعدی روی گزینه‌ی «Install now» کلیک نمایید.

5- اگر کلید ویندوز را دارید، در این صفحه آن را وارد کرده و «Next» را بزنید. اگر ندارید، جای نگرانی نیست: فقط روی گزینه‌ی «من رمز محصول را ندارم» کلیک کنید و نسخه‌ی ویندوزی را که می‌خواهید استفاده کنید، انتخاب نمایید («Home» خانگی یا «Pro» حرفه‌ای برای بیشتر افراد). می‌توانید بعداً هر وقت خواستید در محیط ویندوز کلید خود را وارد کنید، از نظر فنی برای استفاده از ویندوز 10 نیازی به کلید آن ندارید.

6- در صفحه‌ی بعد، برای نصب دستی، بر روی «Custom» کلیک کنید. خودتان قرار است پارتیشن ویندوز رایانه‌ی خود را راه‌اندازی کنید.

با فرض اینکه در حال استفاده از یک درایو دیسک سخت تکی جدید یا درایو حالت جامد هستید، صفحه‌ی نمایش شما احتمالاً به این شکل درخواهد آمد. اگر چند درایو نصب کرده باشید، چند گزینه با عنوان «Unallocated Space» به معنای فضای اختصاص‌نیافته به ترتیب درایو 0، درایو 1، درایو 2 و غیره وجود خواهد داشت. ترتیب این درایوها مهم نیست، بلکه بر اساس پورت‌های SATA بر روی مادربرد چیده شده‌اند.

نکته: اگر از یک درایو قدیمی‌تر که در رایانه‌ی قبلی بوده استفاده می‌کنید، بهتر است هر پارتیشن را انتخاب کرده و با کلیک روی «Delete» آن را حذف کنید و داده‌ها را درون انبار «فضای اختصاص‌نیافته» (Unallocated Space) از نو تعریف کنید. این کار باعث نابودی داده‌های پارتیشن خواهد شد. پس اگر چیز مهمی بر روی آن دارید، باید از قبل جابجا کنید.

7-  درایو ویندوز را انتخاب کنید. درایوی که می‌خواهید ویندوز در آن نصب شود را انتخاب کرده و روی «New» کلیک کنید تا یک پارتیشن جدید روی آن درایو ساخته شود. هر کجا از شما خواسته شد، حداکثر مقدار داده‌ی موجود در درایو خود را انتخاب کنید. بر روی «Apply» کلیک کنید تا پارتیشن ساخته شود و زمانی که ویندوز یک پیام هشدار بابت چند پارتیشن شدن به شما می‌دهد، «Ok» را بزنید. به این صورت چند پارتیشن جدید ساخته می‌شود تا ویندوز آنها را برای انواع ابزاری که برای بالا آمدن ویندوز و ترمیم آن استفاده می‌شود، به کار ببرد.

8- بر روی بزرگ‌ترین پارتیشن جدید کلیک کنید. این پارتیشن باید از نظر ابعاد بزرگ‌ترین باشد و زیر ستون «Type» روبروی آن عبارت «Primary» نوشته باشد. بر روی Next کلیک کنید.

حالا ویندوز در حال کپی کردن فایل‌های USB یا DVD در درایو حافظه، نصب سیستم‌عامل و کلاً راه‌اندازی آن برای شما است. شاید چند بار رایانه را مجدداٌ راه‌اندازی کند. مشکلی نیست. بسته به متغیرهایی نظیر نوع حافظه، سرعت پردازنده، سرعت USB و غیره، این فرایند چیزی در حدود چند دقیقه تا یک ساعت زمان می‌برد.

زمانی که صفحه نمایش تصویر زیر را نشان دهد، معنایش این است که ویندوز نصب شده است و آماده‌ی راه‌اندازی آن هستید. کارهایی را که خواسته است انجام دهید و حساب کاربری خود را بسازید. طی فرایند راه‌اندازی اصولاً نباید بیش از 15 دقیقه زمان بگیرد و پس از آن وارد دسکتاپ آشنای ویندوز خواهید شد.

وقتی کارتان تمام شود و صفحه‌ی ورودی را ببینید، یک کار دیگر است که باید انجام دهید. رایانه را خاموش کنید. درایو USB نصب ویندوز را درآورید. دوباره رایانه را روشن کنید و دوباره وارد بایاس شوید. به تنظیمات ترتیب بوت درایو برگردید و «Windows Boot Manager» را به عنوان اولین گزینه‌ی بوت انتخاب کنید. با این کار دیگر سیستم شما در USB یا DVD به دنبال سیستم‌عامل قابل بوت نمی‌گردد. اگر بخواهید ویندوز یا چیز دیگری را بعداً نصب کنید، می‌توانید این تنظیمات را دوباره تغییر دهید.

تمام شد. حالا می‌توانید رایانه را Reset کنید تا وارد ویندوز و آماده‌ی راه‌اندازی آن شوید.

گام سوم: درایورهای سخت‌افزارهای کامپیوتر را نصب کنید

 برعکس نسخه‌های قدیمی ویندوز، ویندوز 10 هزاران درایور عمومی و اختصاصی را از قبل به همراه دارد. بنابراین برخی از سخت‌افزارها، مانند شبکه، صوت، بی‌سیم و ویدیو، حداقل در حد ابتدایی کار می‌کنند.

اما همچنان درایورهایی وجود دارد که شاید لازم باشد نصب کنید:

  • درایورهای تراشه‌ها، صوت، LAN، USB و SATA از مادربرد: احتمالاً درایورهای ویندوز مشکلی نداشته باشند، اما تولیدکننده‌ی مادربرد شما احتمالاً درایورهای جدیدتر، بهینه‌تر و با ویژگی‌های بیشتری ارائه کرده باشد. به صفحه‌ی پشتیبانی (Support page) مادربرد خود بروید و قسمت Downloads را پیدا کنید، در این بخش می‌توانید تمام این درایورها را پیدا کنید. لازم نیست همه‌ی موارد آن صفحه را نصب کنید. اما درایورهای تراشه‌ها، صوت، LAN، USB و SATA معمولاً ارزش نصب را دارند.
  • درایورهای کارت گرافیک از NVIDIA و AMD: مانند دیگر موارد، احتمالاً GPU مجزای شما با درایورهای پایه‌ی ویندوز مشکلی نخواهد داشت. اما بدون داشتن جدیدترین درایور از تولید کننده، کاملاً بهینه نخواهد بود. اگر کارت گرافیکی مخصوص بازی یا برنامه‌های رسانه‌ای نصب کرده‌اید، قطعاً به این درایور نیاز دارید. دقت کنید که درایور را مستقیماً از NVIDIA یا AMD دانلود کنید، نه از تولیدکنندگان کارتی نظیر EVGA یا GIGABYTE.
  • دستگاه‌های ورودی نظیر ماوس، صفحه‌کلید و وب‌کم‌های درجه یک: تولیدکنندگان فرعی نظیر Logitech معمولاً از شما می‌خواهند تا برای بهره بردن از ویژگی‌های پیشرفته‌ی ابزارشان مثل میان‌برهای دلخواه یا تنظیمات سنسور، برنامه‌ای را نصب کنید. این مورد اهمیت ویژه‌ای برای ابزار برند مخصوص بازی دارد.
  • سخت‌افزارهای منحصر به فرد و درجه یک: اگر هر چیز غیرمعمولی نظیر تبلت طراحی Wacom یا آداپتور PCI برای پورت‌های قدیمی داشته باشید، باید بگردید و درایورهای مخصوص آنها را پیدا کرده و به‌صورت دستی نصب کنید.

کم و بیش همه‌ی درایورهای اضافی را می‌توان همچون یک برنامه‌ی استاندارد از طریق مرورگر دلخواه در وب‌سایت تولیدکنندگان آن پیدا، دانلود و نصب کرد.

بیایید به‌عنوان مثال درایور AMD را برای کارت گرافیک رایانه‌ی شخصی خود نصب کنیم. در این کادر نوشته است که این کارت گرافیکی از نوع AMD Radeon RX 460 است. درست در صفحه‌ی اول سایت AMD یک لینک به بخش DRIVERS & SUPPORT قرار گرفته است.

در این صفحه هم یک برنامه‌ی شناسایی قابل دانلود دارد و هم ابزار جستجوی سریع درایور. ترجیح می‌دهیم که بیشتر از تعداد درایوری که لازم داریم، نصب نکنیم، پس از مورد دوم برای انتخاب مدل سخت‌افزار خود استفاده می‌کنیم.

سپس می‌توانید نسخه‌ی کامل آخرین دانلود را انتخاب کنید.

کلیک کردن بر روی «Download»، جدیدترین بسته‌ی درایور را با فرمت EXE بر روی رایانه‌ی شخصی من ذخیره می‌کند. درایورهای کارت گرافیکی اغلب حجیم هستند، شاید چند صد مگابایت. چند دقیقه تأمل کنید.

بر روی برنامه دو بار کلیک کنید و آموزش‌هایی که بر روی صفحه می‌آید را دنبال نمایید. طی چند دقیقه درایور شما نصب می‌شود. شاید لازم باشد برای شروع به کار درایور رایانه را مجدداً راه‌اندازی کنید.

این فرایند را برای هر سخت‌افزاری که رایانه به‌صورت خودکار شناسایی نکرده است، تکرار کنید. زمانی که مطمئن شدید همه‌ی سخت‌افزارها کار می‌کنند، به سراغ آخرین مقاله‌ی مجموعه ساخت کامپیوتر بروید.

یا اگر دوست دارید مستقیم به بخش دیگری از این راهنما بروید، همه‌ی بخش‌ها از قرار زیر است:

 

منبع:چطورپدیا


چطور با حساب گوگل از مخاطبین گوشی اندروید پشتیبان بگیریم؟

بخش اول: پیدا کردن مخاطبین

1- روی آیکون Contacts و یا People در گوشی خود ضربه بزنید. این فرآیندها که گفته می‌شود، بسته به نوع گوشی شما و برنامه ارتباطی که از آن استفاده می‌کند، ممکن است کمی متفاوت باشد.

2- روی دکمه یا More ضربه بزنید. این دکمه معمولاً در گوشه بالا سمت راست قرار دارد.

3- گزینه Contacts to Display یا Display Options را انتخاب کنید. ممکن است لازم باشد ابتدا روی «تنظیمات» (Settings) ضربه بزنید. جمله‌ها و اصطلاحات ممکن است در دستگاه‌های مختلف متفاوت باشند.

4- در صفحه باز شده برای دیدن مخاطبین یک حساب، روی آن ضربه بزنید. هنگامی‌که یک حساب کاربری را انتخاب می‌کنید، تمام مخاطبینی که در آن حساب ذخیره شده‌اند را خواهید دید. هر مخاطبی که به یک حساب متصل می‌شود، از آن به‌صورت خودکار پشتیبان گرفته می‌شود و هر بار که دوباره وارد سیستم شوید، می‌توانید آن را بازیابی کنید.

  • به‌عنوان مثال، اگر روی «WhatsApp» ضربه بزنید، تمام مخاطبین WhatsApp شما را نمایش می‌دهد. این مخاطبین در سرورهای WhatsApp ذخیره می‌شوند، بنابراین نیازی به نگرانی در مورد پشتیبان‌گیری آن‌ها نیست.

5- برای مشاهده مخاطبین ذخیره شده در تلفن خود روی Phone ضربه بزنید. اینها مخاطبینی هستند که در حافظه گوشی شما ذخیره شده‌اند و باید به یک حساب دیگر مانند Google یا به یک فایل منتقل شوند. اگر تنظیم مجدد کارخانه را انجام دهید، اطلاعات ذخیره شده در حافظه گوشی شما پاک می‌شوند.

روش دوم: کپی کردن مخاطبین از تلفن به Google

1- برنامه مخاطبین خود را در گوشی خود باز کنید. برنامه مخاطبین شما فقط باید مخاطبین موجود در حافظه گوشی شما را نمایش دهد.

  • توجه داشته باشید که اصطلاحات در این بخش، بسته به سازنده تلفن شما، متفاوت خواهد بود. ویژگی‌های مورد بحث ممکن است در همه دستگاه‌ها قابل دسترسی نباشند.

2- روی دکمه یا More ضربه بزنید.

3- گزینه Settings یا Manage Contacts را انتخاب کنید.

4- گزینه Move device contacts to یا Copy را انتخاب کنید. عبارات و اصطلاحات در این بخش بسته به نوع گوشی شما متفاوت خواهد بود. در واقع شما باید به دنبال یک ابزار باشید که به شما امکان انتقال مخاطبین از یک حساب به حساب دیگر را می‌دهد.

  • اگر شما توانایی کپی کردن مخاطبین به حساب Google خود را ندارید، می‌توانید مخاطبین خود را به‌عنوان یک فایل «خروجی» (export) بگیرید و آن‌ها را به حساب Google «وارد» (import) کنید.

5- گزینه Phone در لیست موجود را انتخاب کنید. اگر از شما خواسته می‌شود که حساب مورد نظر خود را برای انتقال مخاطبین از آن انتخاب کنید، ذخیره‌سازی تلفن خود را انتخاب نمایید.

6- حساب کاربری گوگل خود را در لیست انتخاب کنید. حساب کاربری گوگل خود را در فهرست حساب‌هایی که می‌توانید مخاطبین خود را منتقل کنید، انتخاب نمایید. این کار تضمین می‌کند که وقتی شما با حساب کاربری گوگل وارد شوید، مخاطبین دوباره ظاهر می‌شوند و از آدرس google.com قابل‌دسترسی هستند.

7- بر روی گزینه Copy یا OK ضربه بزنید. فرایند کپی مخاطبین به حساب گوگل شروع خواهد شد. اگر شما در حال کپی کردن تعداد زیادی از مخاطبین باشید، این کار ممکن است چند لحظه‌ای طول بکشد.

8- صفحه google.com را در مرورگر گوشی خود باز کنید. در اینجا می‌توانید تمام مخاطبینی که کپی شده‌اند را مشاهده کنید.

9- وارد حساب گوگل خود شوید. با همان حساب گوگلی که مخاطبین را کپی کردید، وارد سیستم شوید.

10- در تب contacts مخاطبین جدید را پیدا کنید. اگر مخاطبین گوشی خود را در اینجا می‌بینید، به این معناست که یک نسخه پشتیبان از آنها در گوگل دارید. البته شاید باید کمی صبر کنید تا مخاطبین همگام‌سازی شوند.

روش سوم: خروجی گرفتن از مخاطبین به‌عنوان یک فایل

1- برنامه مخاطبین گوشی خود را باز کنید. اگر نمی‌توانید مخاطبین را به‌طور مستقیم به حساب Google خود کپی کنید، می‌توانید آنها را در توسط خروجی گرفتن در یک فایل دخیره کنید و سپس آن فایل را به حساب Google خود وارد کنید.

2- روی دکمه یا More ضربه بزنید.

3- گزینه Contacts to Display یا Display Options را انتخاب کنید. ممکن است لازم باشد ابتدا روی گزینه Settings ضربه بزنید.

4- گزینه Phone را انتخاب کنید. این گزینه فقط مخاطبین ذخیره شده در دستگاه شما که قرار است از آنها نسخه پشتیبان تهیه شود را نمایش می‌دهد.

5- دوباره بر روی دکمه یا More ضربه بزنید.

6- گزینه Settings یا Manage Contacts را انتخاب کنید.

7- گزینه Import/Export یا Back up را انتخاب کنید.

8- گزینه Export را انتخاب کنید.

9- محل ذخیره‌سازی گوشی را انتخاب کنید؛ یعنی اینکه فایل خروجی در حافظه گوشی شما ذخیره خواهد شد.

10- مخاطبین مورد نظر برای خروجی گرفتن را انتخاب کنید. اگر این گزینه را دارید، می‌توانید تک‌تک مخاطبین مورد نظر را برای خروجی گرفتن انتخاب کنید؛ اما از آنجا که قصد خروجی گرفتن تنها از مخاطبین ذخیره شده در گوشی را دارید، معمولاً فقط می‌توانید گزینه «Select All» را انتخاب کنید.

11- صبر کنید تا عمل خروجی گرفتن به پایان برسد. هنگامی‌که به پایان رسید، یک اعلان در بالای صفحه ظاهر می‌شود.

12- روی گزینه  یا More در برنامه مخاطبین ضربه بزنید.

13- گزینه Settings یا Manage Contacts را انتخاب کنید.

14- گزینه Import/Export را انتخاب کنید.

15- گزینه Import را انتخاب کنید.

16- حساب کاربری گوگل خود را انتخاب کنید. با این کار تمام مخاطبینی که فایل خروجی از آن‌ها تهیه کرده‌اید، به حساب گوگل شما اضافه خواهند شد.

17- فایلی که در مراحل قبل ایجاد کرده‌اید، خروجی گرفته بودید، را انتخاب کنید. این کار تمام مخاطبین موجود در فایل را به حساب کاربری گوگل وارد می‌کند و شما یک نسخه پشتیبان آنلاین از آنها خواهید داشت.

18- در مرورگر خود صفحه google.com را باز کنید.

19- وارد حساب گوگل خود شوید. با همان حساب کاربری که فایل را در آن import کرده بودید، وارد شوید.

20- در تب contacts مخاطبین وارد شده (import) را پیدا کنید. اگر مخاطبین گوشی خود را در اینجا می‌بینید، به این معناست که یک بک‌آپ از آنها در گوگل دارید. البته شاید باید کمی صبر کنید تا مخاطبین همگام‌سازی شوند.

 

منبع:چطورپدیا


چطور رمزگذاری BitLocker را در ویندوز راه‌اندازی کنیم؟

برنامه BitLocker ابزاری است که در ویندوز تعبیه شده و به شما اجازه می‌دهد کل یک درایو را در هارد خود رمزگذاری کنید و امنیت آن را افزایش دهید. روش راه‌اندازی آن از قرار زیر است:

 

زمانی که برنامه TrueCrypt به شکلی بحث‌برانگیز کنار رفت، به کاربران خود پیشنهاد دادند از TrueCrypt دست کشیده و به استفاده از BitLocker یا Veracrypt روی آورند. برنامه BitLocker به‌اندازه‌ی کافی در ویندوز بوده است که بتوان آن را برنامه‌ای پخته به‌حساب آورد و محصول رمزگذاری مناسبی است که حرفه‌ای‌های امنیت عموماً از آن تعریف کرده‌اند. در این مقاله قصد داریم درباره‌ی راه‌اندازی این ابزار بر روی رایانه‌ی شخصی صحبت کنیم.

نکته: برنامه‌های BitLocker Drive Encryption و BitLocker To Go، هر دو نیازمند نسخه‌ی Professional یا Enterprise از ویندوز 8 یا 10 یا نسخه‌ی نهایی ویندوز 7 هستند؛ اما از ویندوز 8?1 به بعد، ویژگی «Device Encryption» در نسخه‌های Home و Pro (که در ویندوز 10 هم موجود است) عملکردی مشابه دارد. اگر رایانه‌ی شما از Device Encryption پشتیبانی می‌کند، پیشنهاد ما استفاده از این ویژگی است. برنامه BitLocker برای کاربران نسخه‌ی Pro که نمی‌توانند از Device Encryption استفاده کنند و VeraCrypt برای افرادی که از نسخه‌ی Home ویندوز استفاده می‌کنند و Device Encryption در آن کار نمی‌کند.

کل یک درایو را رمزگذاری کنیم، یا یک فضای رمزگذاری شده بسازیم؟

در بسیاری از راهنماهای موجود، صحبت از خلق فضای BitLocker است که عملکردی شبیه یک فضای رمزگذاری ‌شده دارد که می‌توانید با محصولاتی نظیر TrueCrypt یا Veracrypt بسازید. کار BitLocker رمزگذاری یک درایو کامل است. این درایو می‌تواند درایو سیستم شما، یک درایو فیزیکی متفاوت، یا یک «درایو مجازی» (VHD) باشد که به‌عنوان یک فایل موجود بوده و روی ویندوز نصب می‌گردد. تفاوت موجود، بیشتر یک تفاوت معنایی به شمار می‌رود. در محصولات رمزگذاری دیگر، معمولاً یک محفظه‌ی رمزگذاری ‌شده می‌سازید و سپس هر وقت نیاز به استفاده از آن باشد، آن را به‌عنوان یک درایو بر روی ویندوز نصب می‌کنید. با استفاده از BitLocker، یک درایو مجازی می‌سازید و سپس آن را رمزگذاری می‌کنید.

روش رمزگذاری یک درایو به کمک BitLocker

برای استفاده از BitLocker برای یک درایو، فقط کافی است آن را فعال کرده و یک روش قفل‌گشایی مانند رمز عبور، PIN و غیره را انتخاب نمایید. پس ‌از آن چند گزینه‌ی دیگر را تعیین می‌کنید؛ اما قبل از همه‌ی این‌ها باید بدانید که استفاده از رمزگذاری کل دیسک توسط BitLocker روی یک درایو سیستم نیازمند رایانه‌ای است که ماژول امنیتی TPM را بر روی مادربرد خود داشته باشد. این تراشه کلیدهای رمزگذاری مورد استفاده در BitLocker را تولید و ذخیره می‌کند. اگر رایانه‌ی شما TPM ندارد، می‌توانید از Group Policy استفاده کنید تا بدون داشتن TPM، استفاده از BitLocker را فعال سازید. امنیت آن کمی پایین‌تر است؛ اما حداقل بهتر از آن است که هیچ‌گونه رمزگذاری وجود نداشته باشد.

می‌توانید بدون TPM و بدون اینکه لازم باشد تنظیمات Group Policy را فعال کنید، یک درایو غیرسیستمی یا درایو جداشدنی را رمزگذاری نمایید.

البته باید این را بدانید که دو نوع رمزگذاری درایو BitLocker وجود دارد که می‌توانید فعال کنید:

  • رمزگذاری BitLocker Drive Encryption: گاهی آن را صرفاً BitLocker می‌نامند. این ویژگی «رمزگذاری یک دیسک کامل» است که کل یک درایو را رمزگذاری می‌کند. زمانی که رایانه‌ی شما بالا می‌آید، بارگذار بوت ویندوز با استفاده از System Reserved partition بارگذاری را انجام می‌دهد و از شما می‌خواهد به روشی که تعیین کرده‌اید، مثلاً رمز عبور، قفل را باز کنید. سپس BitLocker درایو را رمزگشایی کرده و ویندوز را بارگذاری می‌کند. به‌جز این مورد، رمزگذاری انجام ‌شده کاملاً شفاف است؛ یعنی فایل‌های شما همچون یک سیستم رمزگذاری ‌نشده نمایان می‌شوند، اما به شکلی رمزگذاری ‌شده روی دیسک ذخیره شده‌اند. همچنین می‌توانید درایوهای دیگری را به‌جز درایو سیستم رمزگذاری کنید.
  • رمزگذاری BitLocker To Go: می‌توانید درایوهای اکسترنال، مثلاً درایوهای USB و هاردهای اکسترنال را با استفاده از BitLocker To Go رمزگذاری کنید. وقتی درایو را به رایانه متصل می‌کنید، از شما می‌خواهد به روشی که تعیین کرده‌اید قفل را باز کنید. اگر کسی رمز یا روش باز کردن قفل را بلد نباشد، نمی‌تواند به فایل‌های درایو دسترسی پیدا کند.

از ویندوز 7 تا 10 واقعاً نیازی نیست خودتان نگران انتخاب آن باشید. ویندوز این امور را پشت صحنه انجام خواهد داد و رابط کاربری مورد استفاده‌ی شما برای فعال‌سازی BitLocker تفاوت ظاهری نخواهد داشت. اگر روزی خواستید یک درایو رمزگذاری ‌شده را در ویندوز XP یا Vista قفل‌گشایی کنید، نام تجاری BitLocker to Go را مشاهده خواهید کرد. برای همین آن را مطرح کردیم که حداقل نام آن را قبلاً دیده باشید.

حالا که این مانع را از سر راه برداشتیم، در ادامه‌ی مطلب، روش کار آن را مرور خواهیم کرد.

گام اول: BitLocker را برای یک درایو فعال کنید

ساده‌ترین روش فعال‌سازی BitLocker برای یک درایو این است که در پنجره‌ی File Explorer روی آن درایو راست‌کلیک کنید و سپس فرمان «Turn on BitLocker» را انتخاب نمایید. اگر این گزینه را در منوی خود مشاهده نمی‌کنید، پس احتمالاً نسخه‌ی Pro یا Enterprise ویندوز را ندارید و باید به دنبال راه دیگری برای رمزگذاری باشید.

به همین راحتی است که می‌بینید. راهنمایی که ظاهر می‌شود، شما را در ارتباط با انتخاب گزینه‌های مختلف راهنمایی خواهد کرد و ما این گزینه‌ها را به بخش‌هایی که در ادامه خواهیم گفت، تقسیم کرده‌ایم.

گام دوم: یک روش رمزگشایی انتخاب کنید

در اولین صفحه‌ای که در راهنمای «BitLocker Drive Encryption» مشاهده خواهید کرد، می‌توانید روش رمزگشایی درایو خود را انتخاب نمایید. می‌توانید روش‌های گوناگونی را برای رمزگشایی درایو انتخاب کنید.

اگر با رایانه‌ای می‌خواهید درایو سیستم خود را رمزگذاری کنید که TPM ندارد، می‌توانید با استفاده از رمز عبور یا یک درایو USB که به‌عنوان کلید کار می‌کند، درایو را رمزگشایی کنید. روش رمزگشایی خود را انتخاب کرده و از توضیحات آن روش پیروی نمایید (رمز عبور وارد کنید یا درایو USB خود را متصل کنید).

اگر رایانه‌ی شما TPM را داشته باشد، گزینه‌های بیشتری برای رمزگشایی درایو سیستم خود مشاهده خواهید کرد. مثلاً می‌توانید گزینه‌ی رمزگشایی خودکار به هنگام بالا آمدن را پیکربندی کنید که در این روش، رایانه کلیدهای رمز را از TPM می‌گیرد و به‌صورت خودکار درایو را رمزگشایی می‌کند. همچنین می‌توانید به‌جای رمزعبور از یک پین استفاده کنید یا حتی به سراغ گزینه‌های بیومتریک نظیر اثرانگشت بروید.

اگر قصد دارید یک درایو غیرسیستمی یا درایو جداشدنی را رمزگذاری کنید، تنها دو گزینه پیش رو خواهید داشت، چه TPM داشته باشید چه نداشته باشید. می‌توانید با استفاده از یک رمز عبور یا کارت هوشمند (هردو) درایو را رمزگشایی کنید.

گام سوم: از کلید بازیابی خود پشتیبان بگیرید

ابزار BitLocker یک کلید بازیابی به شما می‌دهد تا اگر روزی کلید اصلی خود را گم کردید، بتوانید با استفاده از آن به فایل‌های رمزگذاری ‌شده‌ی خود دسترسی یابید؛ مثلاً اگر رمزعبور خود را فراموش کنید یا رایانه‌ای که TPM داشت، از بین برود و مجبور باشید از یک سیستم دیگر به آن درایو دسترسی پیدا کنید.

می‌توانید این کلید را در حساب کاربری خود در مایکروسافت، در یک درایو USB یا یک فایل ذخیره کنید یا حتی از آن پرینت بگیرید. این گزینه‌ها برای رمزگذاری درایو سیستمی و غیرسیستمی یکسان هستند.

اگر از کلید بازیابی خود در حساب کاربری مایکروسافت نسخه‌ی پشتیبان تهیه کنید، می‌توانید بعداً از آدرسhttps://onedrive.live.com/recoverykey به آن کلید دسترسی داشته باشید. اگر از روش بازیابی دیگری استفاده نمایید، دقت کنید که باید این کلید را ایمن نگاه دارید. اگر کسی به آن دسترسی پیدا کند، می‌تواند درایو شما را رمزگشایی کرده و رمزگذاری آن را دور بزند.

همچنین اگر بخواهید می‌توانید به چندین روش از کلید بازیابی خود پشتیبان تهیه کنید. کافی است هر گزینه‌ای را که دوست دارید، به‌نوبت بر روی آن کلیک کنید و سپس توضیحات آن را انجام دهید. وقتی کارتان با ذخیره‌سازی کلید بازیابی تمام شد، بر روی «Next» کلیک کنید تا به مرحله‌ی بعد بروید.

نکته: اگر می‌خواهید یک USB یا درایو جداشدنی را رمزگذاری کنید، دیگر گزینه‌ی ذخیره‌ی کلید بازیابی در درایو USB را نخواهید داشت. می‌توانید هرکدام از سه گزینه‌ی دیگر را استفاده کنید.

گام چهارم: درایو را رمزگذاری و رمزگشایی کنید

ابزار BitLocker به‌صورت خودکار فایل‌های جدیدی را که اضافه می‌کنید، رمزگذاری خواهد کرد؛ اما شما باید تصمیم بگیرید چه اتفاقی برای فایل‌هایی که اکنون در درایو شما هستند، بیافتد. می‌توانید کل درایو، حتی فضای خالی یا فقط فایل‌های دیسک مورد استفاده را رمزگذاری کنید تا سرعت فرایند را بالا ببرید. این گزینه‌ها نیز برای رمزگذاری درایو سیستمی و غیرسیستمی یکسان هستند.

اگر می‌خواهید BitLocker را بر روی یک رایانه‌ی جدید راه‌اندازی کنید، برای افزایش سرعت، فقط فضای دیسک مورد استفاده را رمزگذاری کنید. اگر قصد دارید BitLocker را روی رایانه‌ای فعال کنید که چند وقتی مورد استفاده‌ی شما بوده است، باید کل درایو را رمزگذاری کنید تا مطمئن شوید هیچ‌کس نمی‌تواند فایل‌های حذف ‌شده را بازیابی کند.

پس ‌از آنکه انتخاب خود را انجام دادید، روی دکمه‌ی «Next» کلیک کنید.

گام پنجم: یک حالت رمزگذاری انتخاب کنید (فقط در ویندوز 10)

اگر ویندوز 10 دارید، یک صفحه‌ی دیگر نیز مشاهده خواهید کرد که به شما اجازه می‌دهد یک روش رمزگذاری انتخاب کنید. اگر ویندوز 7 یا 8 دارید، گام ششم را بخوانید.

ویندوز 10 یک روش رمزگذاری جدید را به نام XTS-AES معرفی کرد. این روش، یکپارچگی و عملکرد بهتری نسبت به AES مورد استفاده در ویندوز 7 و 8 ارائه می‌دهد. اگر مطمئن هستید درایوی که رمزگذاری می‌کنید، قرار است تنها در رایانه‌های دارای ویندوز 10 مورد استفاده قرار گیرد، گزینه‌ی «حالت رمزگذاری جدید» (New encryption mode) را انتخاب کنید. اگر فکر می‌کنید ممکن است بخواهید این درایو را در آینده در یکی از نسخه‌های قدیمی ویندوز استفاده کنید، به‌ویژه اگر درایو جداشدنی باشد، گزینه‌ی «حالت سازگار» (Compatible mode) را انتخاب نمایید.

هر گزینه‌ای که انتخاب کنید، باز هم می‌گویم این گزینه‌ها برای درایوهای سیستمی و غیرسیستمی یکسان است، کارتان که تمام شد روی «Next» کلیک کرده و در صفحه‌ی بعدی روی دکمه‌ی «Start Encrypting» بزنید.

گام ششم: پایان عملیات

فرایند رمزگذاری ممکن است چیزی بین چند ثانیه تا چند دقیقه یا حتی بیشتر زمان ببرد که به ابعاد درایو، مقدار داده‌ای که رمزگذاری می‌شود و اینکه بخواهید فضای خالی را رمزگذاری کنید یا خیر بستگی دارد.

اگر درایو سیستم خود را رمزگذاری می‌کنید، از شما خواسته می‌شود یک بررسی سیستمی با BitLocker را اجرا کرده و سیستم خود را ریست کنید. فراموش نکنید که این گزینه انتخاب شود و سپس روی «Continue» کلیک کنید، پس ‌از آن هر موقع از شما خواسته شد، رایانه را ریست کنید. بعد از آنکه رایانه برای اولین بار، دوباره بالا بیاید، ویندوز درایو را رمزگذاری می‌کند.

اگر قصد دارید یک درایو غیرسیستمی یا یک درایو جداشدنی را رمزگذاری کنید، نیازی به ریست کردن ویندوز نیست و رمزگذاری بلافاصله آغاز خواهد شد.

فرقی ندارد کدام نوع درایو را رمزگذاری می‌کنید. می‌توانید آیکون BitLocker Drive Encryption را روی system tray ببینید تا پیشرفت آن را ملاحظه کنید. همچنین، در حالیکه درایوها رمزگذاری می‌شوند نیز می‌توانید همچنان از رایانه‌ی خود استفاده کنید؛ فقط کمی کندتر عمل خواهد کرد.

رمزگشایی درایو

اگر سیستم شما رمزگذاری شده باشد، رمزگشایی آن به روش انتخابی شما بستگی دارد و اینکه رایانه‌ی شما TPM داشته باشد یا خیر. اگر TPM داشته باشید و رمزگشایی خودکار را انتخاب کرده باشید، هیچ تفاوتی احساس نخواهید کرد، سیستم راه‌اندازی شده و مثل همیشه ویندوز مستقیم بالا می‌آید. اگر از روش رمزگشایی دیگری استفاده کرده باشید، ویندوز از شما می‌پرسد که به آن روش درایو را رمزگشایی کنید؛ مثلاً رمز عبور خود را بنویسید، درایو USB را وصل کنید یا هر روش دیگری.

اگر روش رمزگشایی خود را گم (یا فراموش) کرده‌اید، Escape را روی پنجره‌ی روی صفحه بزنید تا بتوانید کلید بازیابی خود را وارد کنید.

اگر درایو غیرسیستمی یا جداشدنی را رمزگذاری کرده باشید، اولین باری که پس از بالا آمدن ویندوز یا اتصال درایو جداشدنی به رایانه بخواهید به فایل خود دسترسی پیدا کنید، ویندوز از شما می‌خواهد درایو خود را رمزگشایی کنید. رمز عبور را بنویسید یا کارت هوشمند خود را وارد کنید و پس‌ازآن قفل درایو باز می‌شود و می‌توانید از آن استفاده کنید.

در File Explorer، آیکون درایوهای رمزگذاری ‌شده یک قفل طلایی خواهند داشت (عکس چپ). زمانی که درایو را رمزگشایی کنید، این قفل خاکستری‌رنگ و باز خواهد بود (عکس راست).

در پنجره‌ی کنترل پنل BitLocker می‌توانید درایو قفل‌ شده را مدیریت کنید؛ رمز عبور آن را عوض کنید، BitLocker را خاموش نمایید، از کلید بازیابی خود پشتیبان بگیرید یا کارهای دیگری انجام دهید. بر روی هرکدام از درایوهای رمزگذاری ‌شده‌ای که می‌خواهید کلیک کرده و سپس «Manage BitLocker» را انتخاب نمایید تا مستقیم به آن صفحه بروید.

برنامه BitLocker مثل دیگر روش‌های رمزگذاری، کمی سرعت رایانه را پایین خواهد آورد. در صفحه‌ی پرسش‌های متداول BitLocker در سایت رسمی مایکروسافت نوشته شده است که «عموماً یک درصد تک‌رقمی عملکرد را کند خواهد کرد». اگر به دلیل داشتن داده‌های حساس، مثلاً یک لپ‌تاپ پر از اسناد کسب‌وکار، رمزگذاری برایتان اهمیت دارد، پس داشتن امنیت بیشتر کاملاً ارزش کاهش اندک در عملکرد را خواهد داشت.

 

منبع: چطورپدیا


چطور کامپیوتر خود را بسازیم؟ بخش سوم: آماده‌سازی بایاس (BIOS)

تا اینجا با دقت فراوان قطعاتی را انتخاب کرده و رایانه‌ای را سر هم کرده‌اید، اما این کامپیوتر در عمل هنوز کاری انجام نمی‌دهد. قبل از آنکه با عجله شروع به نصب سیستم‌عامل کنیم، باید نگاهی کوتاه به بایاس بیاندازیم و آن را برای سیستم‌عامل خود آماده کنیم.

بایاس چیست؟

«بایاس» (BIOS) مخفف «سامانه‌ی ورودی-خروجی پایه»، یک برنامه‌ی کوچک است که بر روی یک تراشه‌ی حافظه‌ی کوچک در مادربرد ذخیره شده است و قبل از راه‌اندازی سیستم‌عامل، بر روی رایانه اجرا شده و همه چیز را نصب می‌کند تا بتوانید تنظیمات اولیه را تغییر دهید. این همان چیزی است که به شما اجازه می‌دهد سیستم‌عامل جدیدی را از اول یا بر روی سیستم عامل قبلی نصب کنید، یا کارهای فنی دیگری نظیر اورکلاک پردازنده را انجام دهید. از نظر فنی، بیشتر مادربردهای جدید از جمله مادربردی که ما در حال استفاده از آن هستیم، محیط پیشرفته‌تری برای مرحله‌ی پیش از بوت شدن دارند که نامش رابط متحد توسعه‌پذیر سیستم‌عامل یا UEFI است. این رابط، هزاران ویژگی جدید و کاربردی برای پشتیبانی بهتر از سخت‌افزار مدرن در خود دارد. اما همه همچنان آن را «بایاس» می‌نامند، زیرا اساساً همان کارها را انجام می‌دهد.

ورود به بایاس

 اگر هیچ سیستم‌عاملی روی حافظه‌ی رایانه نصب نشده باشد، پس احتمالاً با روشن کردن آن، بلافاصله برنامه‌ی UEFI یا بایاس بالا خواهد آمد. اگر چنین نشد، نگاهی به صفحه‌ی اسپلش (بر روی لوگو یا متن مادربرد) بیاندازید، روش اجرا کردن آن را توضیح داده است.

معمولاً این کار با فشردن سریع دکمه‌های F1، F2، F11، F12، Delete یا کلیدهای ثانویه‌ی دیگر بر روی صفحه‌کلید به هنگام بالا آمدن رایانه انجام می‌شود. در صفحه‌کلید Gigabyte که ما استفاده می‌کنیم، دستور آن «Delete» است که در قسمت چپ، پایین صفحه‌نمایشی قرار گرفته است و شما در تصویر بالا ملاحظه می‌کنید. اگر در تلاش اول موفق نشید، رایانه را خاموش و یک بار دیگر امتحان کنید.

وقتی وارد قسمت بایاس شدید، چند مورد است که باید انجام دهید.

گام اول: بایاس یا UEFI خود را به روزرسانی کنید. (اختیاری)

 این احتمال وجود دارد که مادربرد شما به آخرین نسخه‌ی UEFI مجهز نباشد. به‌روزرسانی آن کمک می‌کند تا از ویژگی‌های جدید پشتیبانی کرده و باگ‌ها و راه‌های نفوذ امنیتی را بندد و عموماً فضا را کمی تر و تمیز جلوه دهد. از آنجایی که UEFI پیش از راه‌اندازی کامل سیستم‌عامل اجرا می‌شود، نمی‌تواند از طریق اینترنت به صورت خودکار به‌روزرسانی شود و باید این کار را به صورت دستی انجام دهید.

توجه کنید که عموماً به آخرین نسخه‌ی سفت‌افزار مادربرد نیازی ندارید، مگر اینکه به مشکل ناسازگاری خاصی با سخت‌افزار یا ویژگی‌های جدید برخورد کنید. مثلاً اگر از جدیدترین نسل مادربرد و نسل فعلی CPU که اتفاقاً سوکت مشابهی نیز دارند، استفاده می‌کنید، شاید لازم باشد برای آنکه CPU درست کار کند، آن را به‌روزرسانی کنید. همچنین گاهی برای آپدیت‌های امنیتی یا باگ‌های خاص و ویژه، توصیه می‌شود به‌روزرسانی را انجام دهید.

کافی است شماره‌ی مدل مادربرد را در گوگل جستجو کنید و عبارت «BIOS update» را در کنارش بنویسید تا آخرین نسخه از UEFI/BIOS را پیدا کنید. اگر مدل مادربرد خود را نمی‌دانید، کادر کنار یا یکی از منوهای UEFI را بررسی کنید. در صفحه‌ی محصول تولید کننده، فهرستی از آپدیت‌ها را معمولاً تحت عنوان «Support» پیدا خواهید کرد. اگر UEFI شما به آخرین نسخه مجهز نیست، آن را دانلود کنید.

BIOS update

البته این فرایند برای هر تولید کننده کمی متفاوت خواهد بود، اما تقریباً همه‌ی آنها روشی برای به‌روزرسانی برنامه‌ی UEFI بدون وجود سیستم‌عامل نصب‌ شده بر روی رایانه ارائه می‌دهند. برای مادربردGigabyte  که ما استفاده می‌کنیم، فرایند به‌روز‌رسانی شامل مراحل زیر بود:

  • فایل به‌روز ‌شده‌ UEFI را از سایت Gigabyte را با کمک یک رایانه‌ی فعال دیگر دانلود کنید.
  • فایل را روی یک حافظه‌ی USB منتقل نمایید.
  • درایو USB را به رایانه‌ی جدید متصل نمایید،UEFI را اجرا کنید و F8 را فشار دهید.
  • توضیحات صفحه‌نمایش را دنبال کنید تا جدیدترین نسخه‌ی UEFI نصب گردد.
  • کامپیوتر را مجدداً راه‌اندازی کنید.

مادربرد و بایاس یا UEFI شما نیز همین مراحل کلی را خواهند داشت، اما شاید دقیقاً به این صورت نباشد. معمولاً با یک جستجوی سریع در گوگل می‌توانید مراحل به‌روز‌رسانی مربوط به کامپیوتر خود را پیدا کنید. اگر به هر دلیلی موفق نشدید آن را راه‌اندازی کنید، نگران نباشید، تولیدکنندگان مادربرد مدام در حال ارائه‌ی برنامه‌هایی هستند که می‌توانند بعد از نصب و اجرای ویندوز نیز بایاس یا UEFI را به‌روزرسانی کنند.

گام دوم: درایوهای حافظه‌ی خود را بررسی کنید

 در این مرحله، ببینید آیا مادربرد شما می‌تواند درایوهای حافظه را شناسایی کنند یا خیر. اگر نمی‌توانند، ابزار نصب ویندوزی که در مقاله‌ی بعدی استفاده خواهید کرد، چیزی نخواهند داشت تا ویندوز را بر روی آن نصب کنند. متأسفانه توضیحاتی که اینجا ارائه می‌شود کمی مبهم خواهند بود، زیرا برنامه‌ی UEFI هر شرکت به شکلی متفاوت طرح‌بندی شده است. همه‌ی تلاش ما این است که صفحه‌ای را پیدا کنیم که درایوهای حافظه در آن مدیریت می‌شود. در مادربرد Gigabyte  که ما استفاده می‌کنیم، این صفحه زیر برگه‌ی «BIOS» قرار گرفته است زیرا همانطور که می‌بینید، UEFI جدید همه‌ی تنظیمات قدیمی «BIOS» را در خود دارد.

ما «Boot Option #1» را انتخاب کرده‌ایم که اولین چیزی است که بایاس سعی در بوت‌کردن آن را دارد. اگر موفق نشود، به سراغ گزینه‌ی دوم خواهد رفت. در فهرستی که در اختیار شماست، درایو حالت جامد Corsair که در مقاله‌ی قبلی نصب کردیم را می‌بینید. اگر با استفاده از درایو DVD در حال نصب سیستم‌عامل هستید، مطمئن شوید که درایو DVD نیز در اینجا قابل رویت باشد. گاهی به دلیل ارتباطات آنها با مادربرد، هر دو برچسب «SATA» دارند.

اگر درایو یا درایوهای خود را نمی‌بینید، کابل‌های برق و داده‌ی SATA را در کیس بررسی کنید. اگر مطمئن بودید که متصل هستند و همچنان نتوانستید درایوها را در بایاس ببینید، احتمالاً باید آنها را تعویض کنید.

گام سوم: رسیدگی به موارد دیگر

 موارد جالب فراوان دیگری نیز وجود دارد که در قسمت UEFI یا بایاس رایانه‌ی خود می‌توانید انجام دهید. اما هیچ کدام از این موارد برای راه‌اندازی و اجرای سیستم‌عامل واقعاً مورد نیاز نیستند. راحت باشید و سری به گزینه‌های دیگر آن بزنید. بیشتر این گزینه‌ها توضیحات واضحات هستند، مثلاً بالا بردن قدرت رایانه به هنگام لمس ماوس یا صفحه‌کلید. اگر قسمتی را دیدید که کارکرد آن را نمی‌دانستید، قبل از آنکه به آن دست بزنید، کارکرد آن قسمت را در گوگل جستجو کنید.

چند نمونه از گزینه‌های جالب بایاس و UEFI که توصیه می‌کنیم تا جایی که راحت هستید، بررسی کنید از این قرار هستند:

  • Intel XMP را فعال کنید تا RAM رایانه به سرعتی که در تبلیغات آن گفته شده است، اجرا شود.
  • برای استفاده از دستگاه‌های مجازی، Intel VT-x را در سخت‌افزار بایاس یا UEFI رایانه‌ی خود فعال کنید.
  • با تعیین رمز برای بایاس یا UEFI، رایانه‌ی خود را ایمن کنید.

وقتی کارتان با بایاس و UEFI به پایان رسید، برای نصب ویندوز به سراغ بخش بعدی بعدی بروید. دقت کنید که اگر دیسک نصب یا USB در اختیار ندارید، باید یک رایانه‌ی فعال دیگر با دسترسی به اینترنت در کنار خود داشته باشید.

یا اگر دوست داشتید مستقیم به بخش دیگری از این راهنما بروید، همه‌ی پیوندها را در زیر ملاحظه می‌کنید:

 

منبع: چطورپدیا


چطور سرعت یک تلفن هوشمند اندروید را افزایش دهیم؟

 

بخش اول: حذف برنامه‌های قدیمی

1- بخش «تنظیمات» (Settings) گوشی را باز کنید. این برنامه را می‌توانید در لیست کشویی برنامه‌های خود با لمس grid در پایین Home screen دستگاه، پیدا کنید. همچنین می‌توانید از پنل Notification به settings دسترسی پیدا کنید.

2- Apps یا Apps & notification یاApplication manager را لمس کنید.

3- تب All را انتخاب کنید. این کار باعث می‌شود تا تمام برنامه‌های نصب شده بر روی دستگاه شما نمایش داده شود.

4- با مرور لیستی که مشاهده می‌کنید، برنامه‌های بلااستفاده خود را پیدا کنید. برنامه‌هایی که استفاده نمی‌کنید، حافظه گوشی شما را اشغال کرده و ممکن است در پس‌زمینه در حال اجرا باشند. به این ترتیب از سرعت دستگاه شما کاسته می‌شود. شما می‌توانید میزان حافظه مصرفی هر برنامه را در کنار آن مشاهده کنید.

  • برخی از نسخه‌های اندروید به شما امکان مرتب کردن لیست مذکور را برحسب اندازه اپلیکیشن‌ها می‌دهند. بدین منظور باید دکمه ? را لمس کنید.

5- اپلیکیشنی را که می‌خواهید از روی دستگاه شما حذف شود، لمس کنید.

6- دکمه Uninstall را لمس کنید. اگر این دکمه در دسترس نیست، ممکن است برنامه مورد نظر شما از کارخانه بر روی گوشی نصب شده باشد و نمی‌تواند به طور کامل حذف شود.

7- اگر به دلیل مذکور قادر به حذف برنامه مورد نظر خود نیستید،Disable یا Turn Offرا لمس کنید. در این حالت، ابتدا باید «Uninstall updates» را لمس کنید.

8- این روند را برای تمام برنامه‌های مورد نظر خود برای حذف، تکرار کنید. هر چه بتوانید برنامه‌های بیشتری را حذف کنید، طبیعتاً فضای بیشتری در تلفن شما خالی می‌شود و موجب بهبود عملکرد آن خواهد شد.

 

بخش دوم: حذف فایل‌های قدیمی

1-دکمه لیست برنامه‌ها را لمس کنید. این دکمه، همان grid در پایین Home screen تلفن شما است.

2- Downloads یا Files را لمس کنید.

3- با لمس طولانی فایل‌های مورد نظر خود، عملیات حذف آنها را آغاز کنید. هر فایلی که شما قصد حذف آن را داشته باشید، یک علامت تیک در کنار خود خواهد داشت.

4- دکمه Trash یا سطل آشغال را لمس کنید. مدل نمایش این صفحه، بسته به دستگاه شما متفاوت خواهد بود، اما همواره یک دکمه سطل آشغال یا Delete در بالای صفحه نمایش وجود دارد که شما می‌توانید آن را لمس کنید.

5- عملیات خود را تأیید کنید. دکمه OKدر پنجره محاوره‌ای را لمس کرده تا عملیات مورد نظر شما خاتمه یابد.

 

بخش سوم: پاک کردن «حافظه موقت (cache) »1- بخش «تنظیمات» (Settings) را باز کنید. این برنامه را می‌توانید در لیست کامل اپلیکیشن‌های خود مشاهده کنید.

2- گزینه Storage & USB را لمس کنید. البته ممکن است آن را تنها با نام Storageمشاهده کنید.

3- Cached dataرا لمس کنید.

4- OK را لمس کنید. این کار باعث می‌شود تا تمام داده‌های ذخیره شده در حافظه موقت مربوط به برنامه‌ها از روی دستگاه شما حذف شود. به این ترتیب، وقتی بخواهید وارد برنامه‌های خود شوید، مجدداً مجبور به وارد کردن اطلاعات حساب (sign in) خواهید بود.

 

بخش چهارم: انتقال و حذف عکس‌ها (در ویندوز)

1- گوشی اندرویدی خود را به یک کامپیوتر متصل کنید.

  • اگر از سیستم عامل Mac برای کامپیوتر خود استفاده می‌کنید، به بخش انتقال و حذف عکس‌ها (در Mac) مراجعه کنید.

2- صفحه نمایش را به سمت پایین بکشید.

3- اطلاعیه USB را لمس کنید.

4- File transfer یا MTP را انتخاب کنید.

5- پنجره Computer/This PC را باز کنید. شما می‌توانید در منوی Start بر روی پوشه یا دکمهComputer کلیک کنید یا کلیدهای ? Win+E را فشار دهید.

6- بر روی دستگاه اندرویدی خود، راست‌کلیک کنید.

7- بر روی Import pictures and videos کلیک کنید.

8- بر روی لینک More options کلیک نمایید.

9- گزینه Delete files after importing را تیک بزنید.

10- بر روی OK کلیک کنید.

11- گزینه Import all items now را انتخاب کنید.

12- برای پوشه مورد نظر خود یک نام وارد کنید.

13- بر روی دکمه Import کلیک کنید. به این ترتیب عکس‌های شما بر روی کامپیوتر کپی شده و از دستگاه شما حذف می‌شوند.

14- پس از اتمام این عملیات، دستگاه خود را از کامپیوتر جدا کنید.

15- برای مشاهده عکس‌ها، پوشه Pictures را در کامپیوتر خود باز کنید.

 

بخش پنجم: انتقال و حذف عکس‌ها (در Mac)

1- گوشی اندرویدی خود را به یک کامپیوتر (با سیستم عامل Mac) متصل کنید.

2- صفحه نمایش را به سمت پایین بکشید.

3- گزینه USB connection را لمس کنید.

4- Photo transfer را لمس کنید.

5- وارد منوی Go شوید.

6- بر روی Applications کلیک کنید.

7- بر روی Image Capture دابل کلیک کنید.

8- در منوی Devices بر روی دستگاه اندرویدی خود کلیک کنید.

9- بر روی علامت فلش، در گوشه سمت چپ پایین صفحه کلیک کنید.

10- گزینه Delete after import را تیک بزنید.

11- بر روی دکمه Import all کلیک کنید. به این ترتیب، عکس‌ها از روی دستگاه اندرویدی شما به دیسک سخت کامپیوتر منتقل شده و به طور خودکار از حافظه دستگاه شما پاک می‌شوند.

 

بخش ششم: بازگشت به تنظیمات کارخانه

1- از شماره تماس‌های خود یک پشتیبان (Backup) تهیه کنید. اگر یک حساب گوگل در دستگاه اندرویدی خود دارید، شماره تماس‌های شما باید به طور خودکار با این حساب، «هماهنگ» (sync) باشد. برای بررسی این موضوع به contacts.google.com مراجعه کنید.

2- تمامی فایل‌های مورد نیاز خود را ذخیره کنید. هنگام بازگشت به تنظیمات کارخانه، تمام اطلاعات شما از روی دستگاه پاک می‌شود. بنابراین در صورتی که نیاز به فایل‌های ذخیره شده در دستگاه خود دارید، آن را به کامپیوتر متصل کرده و عملیات انتقال فایل‌ها را انجام دهید.

3- بخش «تنظیمات» (Settings) را باز کنید. پس از اطمینان از اجرای صحیح روند پشتیبان‌گیری از اطلاعات خود، می‌توانید روال reset دستگاه را آغاز کنید.

4- گزینه Personal را لمس کنید (در صورت نیاز). در برخی از دستگاه‌های اندرویدی، به طور خاص دستگاه‌های سامسونگ، برای یافتن گزینه‌های reset، شما باید وارد بخش Personal شوید.

5- Backup & reset را لمس کنید.

6- Factory data reset را لمس کنید.

7- Reset phone را لمس کنید.

8- منتظر بمانید تا دستگاه شما reset شود.

9- روند تنظیمات اولیه دستگاه را دنبال کنید.

10- هنگامی که آدرس یک حساب از شما درخواست شد، حساب گوگل خود را برای ورود، تایپ کنید. این امر باعث می‌شود تا شماره تماس‌ها و تنظیمات قبلی شما بازیابی شود. به علاوه، برنامه Google Play Store شما نیز خریداری و دانلود می‌شود.

منبع: چطورپدیا


چطور داده‌ها را بین موبایل و کامپیوتر جابجا کنیم؟

انتقال فایل‌ها از دستگاه اندروید به ویندوز مایکروسافت یا مک (و بالعکس) کار سختی نبوده و وابسته به هیچ یک از سرویس‌های ابری نیست.

گوشی هوشمند یک کامپیوتر قدرتمند در جیب شما است و با گوشی‌های اندروید، در واقع بخش عظیمی از کامپیوترهای غول‌پیکر را در جیب خود دارید و هر زمان هم که خواستید می‌توانید فایل‌ها را به‌راحتی، تنها با کشیدن و رها کردن، به سیستم ویندوز یا Mac انتقال دهید.

بر خلاف اپل، دستگاه‌های اندرویدی به شما اجازه می‌دهند که از طریق یک کامپیوتر بدون نیاز به هیچ‌گونه تنظیمات و یا روش‌های پیچیده، به فایل‌های گوشی خود دسترسی داشته باشید. در حقیقت، ورود یا خروج فایل‌ها در یک دستگاه اندرویدی بسیار متفاوت از اتصال هارددیسک خارجی به کامپیوتر است.

تمام چیزی که شما نیاز دارید موبایل، کامپیوتر و یک کابل برای اتصال آن‌ها است- با Micro-USB یا USB-C در طرف تلفن و USB-A یا USB-C در طرف کامپیوتر،-بسته به ویژگی‌های دستگاه شما؛ اغلب گوشی‌های Android بسیار پیشرفته از USB-C استفاده می‌کنند، این در حالی است که بسیاری از دستگاه‌های پیش از سال 2016 و بسیاری از گوشی‌های با سطح بودجه متوسط از micro-USB استفاده می‌کنند. در عین حال، USB-A یک پورت اتصال سنتی است که برای اتصال دستگاه‌های مختلف به کامپیوترها مورد استفاده قرار می‌گیرد، در حالی که برخی از مدل‌های جدیدتر مانند MacBook جدید اپل دارای USB-C است. البته به احتمال زیاد همان کابلی که گوشی شما را شارژر می‌کند، برای اتصال به کامپیوتر نیز کارساز خواهد بود.

ما در اینجا مراحل اتصال گوشی به ویندوز و MAC را به شما نشان خواهیم داد و شما بسته به اینکه سیستم ویندوز دارید یا MAC، می‌توانید از این مراحل استفاده کنید:

انتقال فایل‌های Android به رایانه‌های ویندوز

با ویندوز همه چیز ساده است. فقط گوشی خود را به هر پورت USB آزاد بر روی کامپیوتر وصل کنید، سپس صفحه تلفن خود را روشن کنید و قفل دستگاه را باز کنید.

انگشت خود را از بالای صفحه نمایش گوشی به پایین بکشید، باید یک اعلان در مورد اتصال USB فعلی مشاهده کنید. در حالت پیش‌فرض، احتمالاً به شما خواهد گفت که گوشی شما فقط برای شارژ متصل است.

بر روی اعلان ضربه بزنید و در منوی ظاهر شده «Transfer files» یا «File transfer» را انتخاب کنید. اگر می‌خواهید فقط فایل‌های چندرسانه‌ای را انتقال دهید، می‌توانید از گزینه «Transfer photos» که گاهی اوقات به‌عنوان «PTP» نامیده می‌شود، استفاده کنید که در این صورت، تلفن شما مانند یک دوربین دیجیتال به سیستم وصل می‌شود. هنگامی‌که انتخاب خود را انجام دادید، به صفحه دسکتاپ خود بروید و پنجره‌ی File Explorer را از طریق یکی از روش‌های زیر باز کنید:

  • بر روی آیکون File Explorer در نوار وظیفه کلیک کنید.
  • منوی Start را باز کنید و بر روی Computer کلیک کنید.
  • بر روی آیکون Computer یا My Computer در دسکتاپ کلیک کنید.

در پنجره باز شده به دنبال آیکونی باشید که نشانگر گوشی شما در قسمت دستگاه‌های قابل‌حمل و درایوها است. روی آن آیکون دو بار کلیک کنید، پنجره باز شده تمام محتویات و فایل‌های داخل گوشی Android شما را نمایش خواهد داد. اکنون می‌توانید تمام فایل‌ها و پوشه‌ها را بررسی کنید، فایل‌های خود یا هر گونه اطلاعاتی را که می‌خواهید دست‌کاری کنید را برای انتقال بین گوشی و رایانه، بکشید و رها کنید.

انتقال فایل‌های Android به رایانه‌های MAC

فرآیند انتقال فایل‌های Android کمی برای شما پیچیده‌تر است؛ اما نترسید، چون آنقدرها هم پیچیده نیست.

تفاوت اصلی این است که قبل از انجام کارها، باید یک برنامه رسمی گوگل به نام Android File Transfer را دانلود و نصب کنید. برای استفاده از این برنامه، مک شما باید سیستم‌عامل OS X 10,5 یا بالاتر را داشته باشد و دستگاه Android شما باید اندروید 3?0 یا بالاتر داشته باشد، که تقریباً هر دستگاه اندرویدی که تولید شده، این نسخه را دارد.

هنگامی‌که پشت سیستم مک خود قرار دارد، فقط کافی است گوشی را به کامپیوتر متصل کنید، صفحه گوشی خود را روشن کرده و قفل دستگاه را باز کنید و سپس به دنبال همان اعلان USB که در بالا به آن اشاره شد، باشید.

بر روی اعلان ضربه بزنید و در منوی ظاهر شده «Transfer files» یا «File transfer» را انتخاب کنید. برنامه انتقال فایل Android باید پس از آن به طور خودکار بر روی مک شما باز شود و شما باید بتوانید فایل‌های گوشی خود را ببینید و انتقال فایل‌ها را به سیستم خود انجام دهید.

اگر برنامه رسمی Android File Transfer برای شما به‌درستی کار نکرد، می‌توانید از favorably reviewed و Commander One Pro استفاده کنید؛ که نسخه آزمایشی آن 15 روز رایگان بوده و بعد می‌توانید ماهانه با هزینه 30 دلار تمدید نمایید.

 

منبع:چطورپدیا