سفارش تبلیغ
صبا ویژن

مجله آنلاین

چطور برنامه‌های قدیمی را در ویندوز 10 اجرا کنیم؟

ترفندهای زیر انواع برنامه‌های کاربردی را شامل می‌شوند، از برنامه‌های ویندوز XP و بازی‌های کامپیوتری قدیمی گرفته تا برنامه‌های تحت DOS و ویندوز 3?1?

اجرا به عنوان مدیر سیستم

بسیاری از برنامه‌های کاربردی که برای ویندوز XP ساخته شده‌اند، به جز برخی مشکلات جزیی، به درستی بر روی نسخه‌های مدرن ویندوز کار می‌کنند. در دوران ویندوز XP، کاربران ویندوز معمولا یک حساب کاربری با دسترسی مدیر سیستم از کامپیوتر خود استفاده می‌کردند. بنابراین، برنامه‌های کاربردی با این فرض که دسترسی در حد مدیر سیستم دارند، نوشته می‌شدند و اگر این فرض درست نباشد، اجرای ناموفقی خواهند داشت. ویژگی «کنترل حساب کاربری» (UAC) معمولا این مشکل را حل خواهد کرد، اما در ابتدا مشکلاتی وجود دارد.

اگر یک برنامه قدیمی به درستی کار نکرد، با کلیک راست بر روی میانبر یا فایل اجرایی آن و سپس انتخاب Run as administrator اجازه دهید که با دسترسی مدیر سیستم اجرا شود.

برنامه‌های قدیمی در ویندوز 10

اگر متوجه شدید که یک برنامه نیازمند دسترسی‌هایی در حد مدیر سیستم است، می‌توانید با استفاده از تنظیمات سازگارسازی که در بخش بعدی در مورد آن بحث خواهیم کرد، برنامه را طوری تنظیم کنید که همیشه به عنوان مدیر سیستم اجرا شود.

تنظیمات سازگاری را تنظیم کنید

ویندوز دارای تنظیمات سازگاری است که برنامه‌های کاربردی قدیمی از این طریق می‌توانند اجرا شوند. در منوی شروع ویندوز 10، بر روی میانبر برنامه مورد نظرتان راست کلیک کنید، گزینه Open file location را انتخاب نمایید.

هنگامی که محل فایل را مشاهده کردید، بر روی میانبر برنامه یا فایل اجرایی آن کلیک راست کرده و سپس Properties را انتخاب کنید.

در برگه Compatibility از پنجره ویژگی‌های برنامه، می‌توانید بر روی دکمه Use the compatibility troubleshooter کلیک کنید تا واسط رفع مشکل اجرا شود یا اینکه خودتان گزینه‌های موجود را تنظیم نمایید.

به عنوان مثال، اگر یک برنامه در ویندوز 10 به درستی اجرا نشده اما در ویندوز XP به درستی اجرا می‌شود، گزینه Run this program in compatibility mode for را انتخاب کنید و سپس Windows XP (Service Pack 3) را از منوی کشویی برگزینید.

سایر تنظیمات موجود در برگه Compatibility را هم می‌توانید امتحان کنید. به عنوان مثال، بازی‌های بسیار قدیمی ممکن است پس از انتخاب Reduced color mode درست کار کنند. در نمایشگرهایی با DPI بالا، برای اینکه یک برنامه نرمال به نظر برسد، ممکن است مجبور شوید Disable display scaling on high DPI settings را انتخاب کنید. هیچ کدام از گزینه‌های این برگه به برنامه یا کامپیوتر شما آسیب نمی‌رساند، بنابراین انتخاب کنید و اگر انتخاب این گزینه‌ها به شما کمکی نکرد، می‌توانید آن‌ها را به حالت قبلی برگردانید.

درایورهای بدون امضا یا درایورهای 32 بیتی نصب کنید

نسخه 64 بیتی ویندوز 10 از نسخه امضا شده درایورها استفاده می‌کند و نیاز دارد که تمام درایورها یک امضای معتبر داشته باشند تا بتوان آن‌ها را نصب کرد. نسخه‌های 32 بیتی ویندوز 10 به طور معمول نیازی به نسخه امضا شده درایورها ندارند. البته نسخه‌های 32 بیتی ویندوز 10 که بر روی رایانه‌های جدیدتر با UEFI (به جای بایوس معمولی) اجرا می‌شوند، نیز اغلب نیاز به نسخه امضا شده درایورها دارند. اجرای درایورهای امضا شده باعث بهبود امنیت سیستم شده و از این طریق از سیستم شما در برابر درایورهای مخرب محفاظت می‌شود. فقط درایورهای بدون امضایی را نصب کنید که می‌دانید امن هستند و دلیل خوبی برای انجام این کار دارید.

اگر نرم‌افزار قدیمی که می‌خواهید نصب کنید به درایور بدون امضایی نیاز دارد، برای نصب آن درایور باید از یک گزینه بوت خاص استفاده کنید. اگر فقط درایورهای 32 بیتی در دسترس هستند، باید نسخه 32 بیتی ویندوز 10 را به‌کار ببرید، نسخه 64 بیتی ویندوز 10 نیاز به درایور 64 بیتی دارد. اگر به نسخه 32 بیتی ویندوز احتیاج دارید، به جای نسخه 64 بیتی نسخه 32 بیتی ویندوز 10 را دانلود کنید.

بازی‌هایی که نیازمند SafeDisc و SecuROM DRM هستند را اجرا کنید

ویندوز 10 بازی‌های قدیمی که از SafeDisc یا SecuROM DRM استفاده می‌کنند را اجرا نمی‌کند. این برنامه مدیریت حقوق دیجیتال می‌تواند مشکلاتی ایجاد کند. اما به طور کلی، این‌که ویندوز 10 به این برنامه‌های کهنه اجازه نصب نمی‌دهد، کار خوبی است و متاسفانه، این به معنی است که برخی از بازی‌های قدیمی که بر روی CD یا DVD قرار دارند، به درستی نصب و اجرا نمی‌شوند.

گزینه‌های دیگری برای اجرای این بازی‌ها وجود دارد، از جمله جستجو برای یک نسخه بدون سی دی، که البته این روش بسیار ناامن است، خرید بازی از یک سرویس توزیع دیجیتال مانند GOG یا Steam، بررسی وب‌سایت توسعه دهنده بازی برای اینکه ببینید هیچ فایل patch پیشنهادی برای حذف DRM دارد یا خیر.

ترفندهای پیشرفته‌تری هم وجود دارد، مانند نصب نسخه‌های قدیمی ویندوز با قابلیت اجرای بازی در کنار ویندوز 10 و یا تلاش برای اجرای بازی در یک ماشین مجازی که سیستم‌عامل آن یک نسخه قدیمی از ویندوز است. استفاده از ماشین مجازی به احتمال زیاد کافی است، زیرا حتی یک ماشین مجازی هم به احتمال زیاد می‌تواند گرافیک مورد نیاز بازی‌های قدیمی را پردازش کند.

برای نرم افزارهای قدیمی، از ماشین‌های مجازی استفاده کنید

ویندوز 7 دارای یک ویژگی خاص به نام Windows XP Mode است که در واقع فقط یک ماشین مجازی با مجوز (لایسنس) رایگان ویندوز XP است. ویندوز 10 شامل این ویژگی نیست. با این حال، شما خودتان می‌توانید از یک ماشین مجازی برای اجرای برنامه‌های قدیمی استفاده کنید.

چیزی که نیاز دارید یک ماشین مجازی مانند VirtualBox و یک مجوز (لایسنس) ویندوز XP است. این کپی از ویندوز را در ماشین مجازی نصب کنید و سپس می‌توانید برنامه قدیمی مورد نظرتان را در نسخه قدیمی ویندوز در پنجره‌ای ماشین مجازی بر روی صفحه دسکتاپ ویندوز 10 اجرا کنید.

استفاده از یک ماشین مجازی، دردسرهای خاص خودش را دارد، اما راه‌حل خوبی است، مگر اینکه برنامه نیاز به ارتباط مستقیم با سخت افزار داشته باشد. ماشین‌های مجازی پشتیبانی محدودی از لوازم جانبی سخت افزاری دارند.

برای برنامه‌های تحت DOS و ویندوز 3?1 از شبیه‌سازها استفاده کنید

برنامه DOSBox به شما اجازه می‌دهد تا برنامه‌های قدیمی تحت DOS (DOS-primarily) را در پنجره شبیه‌ساز روی دسکتاپ خود اجرا کنید. به جای استفاده از Command Prompt، از DOSBox برای اجرای برنامه‌های قدیمی DOS استفاده کنید زیرا بسیار بهتر کار خواهد کرد.

از آنجا که ویندوز 3?1 خود اساساً یک برنامه تحت DOS است، می‌توانید ویندوز 3?1 را در DOSBox نصب کنید و برنامه‌های قدیمی 16 بیتی ویندوز 3?1 را نیز اجرا کنید.

از ویندوز 32 بیتی برای نرم افزار 16 بیتی استفاده کنید

برنامه‌های 16 بیتی دیگر در نسخه‌های 64 بیتی ویندوز کار نمی‌کنند. نسخه 64 بیتی ویندوز دیگر شامل لایه سازگاری WOW16 برای اجرای برنامه‌های 16 بیتی نیست. تلاش برای اجرای یک برنامه 16 بیتی روی یک نسخه 64 بیتی ویندوز منجر به مشاهده پیام «این برنامه قابل اجرا روی کامپیوتر شخصی شما نیست» می‌شود.

اگر به اجرای برنامه‌های 16 بیتی نیازمندید، باید به جای نسخه 64 بیتی، نسخه 32 بیتی ویندوز 10 را نصب کنید. البته مجبور نیستید تمام سیستم عامل خود را دوباره نصب کنید. در عوض، می‌توانید نسخه 32 بیتی ویندوز را درون یک ماشین مجازی نصب کرده و برنامه را در آنجا اجرا نمایید. حتی می‌توانید ویندوز 3?1 را در DOSBox نصب کنید.

برای وب سایت‌هایی که نیازمند Java، Silverlight، ActiveX یا Internet Explorerهستند، از مرورگرهای خاص استفاده کنید

در ویندوز 10 مرورگر پیش‌فرض Microsoft Edge نام دارد که از جاوا، «اکتیو ایکس» (ActiveX)، «سیلورلایت» (Silverlight) و سایر تکنولوژی‌ها پشتیبانی نمی‌کند. مرورگر کروم نیز از افزونه‌های NPAPI مانند جاوا و سیلورلایت پشتیبانی نمی‌کند.

برای استفاده از برنامه‌های قدیمی که نیاز به این فناوری‌ها دارند، از مرورگر اینترنت اکسپلورر استفاده کنید. اینترنت اکسپلورر هنوز از محتوای اکتیو ایکس پشتیبانی می‌کند. مرورگر موزیلا فایرفاکس نیز از جاوا و سیلورلایت پشتیبانی می‌کند.

می‌توانید اینترنت اکسپلورر را از منوی شروع اجرا کنید. اگر در حال استفاده از Microsoft Edge هستید، در منوی تنظیمات Open with Internet Explorer را انتخاب کنید تا صفحه وب فعلی به طور مستقیم در اینترنت اکسپلورر باز شود.

به طور کلی، اگر یک برنامه قدیمی در ویندوز 10 کار نکرد، تلاش کنید یک جایگزین جدیدتر که روی ویندوز 10 به درستی کار می کند، برای آن پیدا کنید. ولی برنامه‌هایی وجود دارد، به خصوص بازی‌های قدیمی و برنامه‌های تجاری، که ممکن است قادر به جایگزینی آن‌ها نباشید. امیدوارم این ترفندها کمک کند بتوانید این برنامه‌ها را اجرا کنید.

 

منبع: چطورپدیا


7 مورد از بهترین آنتی‌ویروس های لینوکس

در حالی که برنامه‌های آنتی‌ویروس ویندوز نسبتاً شناخته شده و مشهور هستند، ممکن است برنامه‌های لینوکس چندان مشهور نباشند. خوشبختانه برای کاربران لینوکس، برنامه‌های آنتی‌ویروس فراوانی وجود دارد که بسیاری از آن‌ها برای استفاده رایگان هستند. در اینجا 7 مورد از بهترین برنامه‌های آنتی‌ویروس برای لینوکس را بررسی می‌کنیم:

آنتی‌ویروس ClamAV

1- آنتی‌ویروس ClamAV

نرم‌افزار ClamAV یک آنتی‌ویروس برای لینوکس است که مراحل نصب خیلی ساده دارد و استفاده از آن نیز بسیار راحت است. این نرم‌افزار از طریق مخزن اصلی اوبونتو در دسترس است. هیچ «رابط کاربری گرافیکی» (GUI) وجود ندارد، اما رابط گرافیکیClamTK  برای دانلود، در اینجا و در مرکز نرم‌افزار وجود دارد.

شما می‌توانید ClamAV را از طریق خط فرمان زیر نصب کنید

sudo apt-install clamav

سپس به‌سادگی ClamTK را برای رابط کاربری گرافیکی انتخابی نصب کنید.

مجموعه جامع آنتی‌ویروس یک اسکنر خط فرمان، به‌روزرسانی پایگاه داده و به‌طور مرتب به‌روزرسانی تعاریف ویروس را فراهم می‌کند. نرم‌افزار ClamAV طیف وسیعی از انواع سند، از PDF و فایل‌های Office گرفته تا فایل‌های فشرده با فرمت‌های RAR و Zip را پشتیبانی می‌کند.

امکانات آنتی‌ویروس ClamAV

  • متن‌باز
  • رابط خط فرمان
  • رایگان
  • رابط کاربری گرافیکی (GUI) در دسترس

آنتی‌ویروس Sophos

2- آنتی‌ویروس Sophos

آنتی‌ویروس Sophos برای لینوکس یک راه‌حل رایگان بسیار جذاب است. این آنتی‌ویروس برای ردیابی ویروس، تروجان و کرم‌ها قابلیت تشخیص قوی مبتنی بر خاصیت اکتشافی را دارد. هر دو قابلیت اسکن دستی و خودکار را دارا است. این آنتی‌ویروس شامل یک برنامه برای جلوگیری و حذف نرم‌افزارهای مخرب اندروید، ویندوز و مک نیز است. این خاصیت به سیستم لینوکس شما کمک می‌کند تا از تهدیدات دیگر سیستم‌ها محفوظ بماند.

چیزی که باعث می‌شود Sophos یک انتخاب عالی باشد، تأکید آن بر کارایی است. برنامه آنتی‌ویروس رایگان بسیار کم‌حجم که حتی به‌روزرسانی‌های نسبتاً کم‌حجمی هم دارد. معمولاً، در حدود 50 کیلوبایت است.

امکانات آنتی‌ویروس Sophos

  • کم‌حجم
  • رایگان
  • کارایی بالا
  • سازگاری با انواع پلتفرم‌ها
  • بلاک و حذف نرم‌افزارهای مخرب غیر لینوکسی

آنتی‌ویروس Comodo

3- آنتی‌ویروس Comodo

نرم‌افزار Comodo، یک نرم‌افزار رایگان عالی برای لینوکس ارائه می‌دهد. جای تعجب نیست که Comodo ابزار نمایش متقابل عالی، از جمله دیواره آتش ویندوز را شامل می‌شود. در هر دو نسخه 32 و 64 بیتی موجود است و یک انتخاب عالی برای سیستم‌های قدیمی‌ و جدید است. آنتی‌ویروس Comoto برای لینوکس (CAVL) با گستره‌ی عظیمی از سیستم‌عامل‌ها از جمله: Ubuntu, Mint, Debian, Fedora, CentOS, Red Hat Enterprise Linux Server, OpenSUSE و SUSE Linux Enterprise Server سازگار است. همراه با ویژگی‌های اولیه آنتی‌ویروس، CAVL با امکان فیلترینگ ایمیل و اسکن خودکار و دستی عرضه می‌شود.

امکانات آنتی‌ویروس Comodo

  • رایگان
  • اسکنر دستی
  • اسکنر خودکار
  • به‌روزرسانی منظم

آنتی‌ویروس Chkrootkit

4- آنتی‌ویروس Chkrootkit

همان‌طور که از نام این برنامه پیداست، Chkrootkit برای رؤیت کیت‌ها اسکن می‌کند. این برنامه رایگان متن‌باز از طریق رابط خط فرمان عمل می‌کند. بسیار کم‌حجم است و آنچه که واقعاً قابل توجه است، قابلیت استفاده آن از روی CD است؛ بنابراین، اگر یک CD حاوی این نرم‌افزار را داشته باشید، می‌توانید Chkrootkit را مستقیماً از روی آن اجرا کنید.

آخرین نسخه این نرم‌افزارها امکاناتی نظیر تشخیص کنترل سیستم رایانه‌ای backdoor و botnet، تشخیص عوامل مخرب TinyNDS و اسکن بدافزارهای Linux.Xor.DDoS را شامل می‌شود.

امکانات آنتی‌ویروس Chkrootkit

  • تشخیص برنامه‌های کنترل رایانه (Rootkit)
  • کم‌حجم
  • امکان اجرا از روی CD
  • رابط خط فرمان

 آنتی‌ویروس F-PROT

5- آنتی‌ویروس F-PROT

آنتی‌ویروس F-PROT استفاده هم به‌صورت خانگی و هم سازمانی را فراهم می‌کند. برای کاربران خانگی، F-PROT کاملاً رایگان است و می‌توانید آن را از اینجا دانلود کنید. برنامه آنتی‌ویروس لینوکس بیش از 21 میلیون تهدید را هم به‌صورت دستی و هم به‌صورت خودکار و برنامه‌ریزی‌شده اسکن می‌کند. این آنتی‌ویروس می‌تواند ویروس‌های ماکرو، تروجان‌ها و حتی ویروس‌های بوت را شناسایی کند. آنتی‌ویروس F-PROT با ترکیبی از امکانات اسکن فوق‌العاده، پایگاه داده عظیم و رایگان بودن، یک گزینه بسیار عالی است. رابط کاربری آن ممکن است به اندازه CAVL عالی نباشد، اما قدرتمند و سبک است.

امکانات آنتی‌ویروس F-PROT

  • رایگان
  • تشخیص بیش از 21 میلیون تهدید
  • سازگار با محیط‌های 32 و 64 بیتی

آنتی‌ویرس Rootkit Hunter

6- آنتی‌ویرس Rootkit Hunter

آنتی‌ویروس Rootkit Hunter، یک انتخاب عالی برای شناسایی Rootkit لینوکس است. RKH از خط فرمان (command-line)، بدافزارهای backdoors و ویروس‌های exploit مختلف استفاده می‌کند. این ابزار از مقایسه هش SHA-1 برای شناسایی ورودی‌های مخرب استفاده می‌کند.

از آنجا که Rootkit Hunter در پوسته Bourne نوشته شده است، قابل ‌حمل بوده و سازگار با اکثر سیستم‌های مبتنی بر یونیکس است.

امکانات Rootkit Hunter

  • رابط خط فرمان
  • تشخیص نرم‌افزارهای Rootkit
  • قابل حمل
  • کم‌حجم

آنتی‌ویروس BitDefender

7- آنتی‌ویروس BitDefender

آنتی‌ویروس BitDefender یک برنامه عالی برای لینوکس ایجاد می‌کند؛ اما دسترسی به آن در وب‌سایت BitDefender دشوار است. شرکت ارائه‌ دهنده BitDefender یک نسخه آزمایشی رایگان ارائه می‌کند و شما می‌توانید یک لایسنس رایگان درخواست کنید. متأسفانه، چندی پیش خبری حاکی بر اینکه این آنتی‌ویروس دیگر ارائه نمی‌شود، منتشر شده بود اما دانلود آن هنوز هم در دسترس است. این آنتی‌ویروس قابل نصب بر روی Samba (Solaris, Linux, FreeBSD) و Unices (Linux and FreeBSD) است. در حالی که پشتیبانی این ابزار به پایان رسیده است، اما هنوز هم استفاده از آن خالی از لطف نیست؛ اما برای یک راه‌حل بلندمدت، مطمئناً استفاده از یک ابزار آنتی‌ویروس برای لینوکس که دارای پشتیبانی است، توصیه می‌شود.

امکانات آنتی‌ویروس BitDefender

  • رایگان
  • نصب برای Samba و Unices
  • پایان پشتیبانی (پشتیبانی نمی‌شود، هر چند هنوز هم در دسترس است)

آنتی‌ویروس لینوکس غیررایگان

اگر شما بخواهید از نرم‌افزارهای غیررایگان استفاده کنید، چندین مجموعه عالی آنتی‌ویروس لینوکس موجود است. از جمله این آنتی‌ویروس‌ها می‌توان به: ESET، F-Secure، Dr.Web، Avast و Panda اشاره نمود.

به هر حال هر یک از آنتی‌ویروس‌های رایگان می‌توانند حداقل برای مصارف خانگی مناسب باشند.

نظرات نهایی

همان‌طور که کمبودی از نظر انواع ویروس‌ها وجود ندارد! از نظر برنامه‌های آنتی‌ویروس لینوکس نیز کمبودی وجود ندارد؛ اما اینکه کدام آنتی‌ویروس را انتخاب می‌کنید دقیقا بستگی به نوع مصارف شما شامل مصارف خانگی یا سازمانی و همچنین موارد استفاده خاص دارد.

اگر می‌خواهید امنیت جامع را فراهم کنید، باید از مجموعه‌های کامل آنتی‌ویروس استفاده کنید؛ اما اگر صرفاً به یک چک کننده rootkit نیاز دارید، می‌توانید از گزینه‌های موجود استفاده کنید.

آیا شما از نرم‌افزارهای آنتی‌ویروس برای لینوکس استفاده می‌کنید؟ کدام نرم‌افزار مورد علاقه شما است؟

 

منبع: چطورپدیا


چطور کامپیوتر خود را بسازیم؟ بخش پنجم: محافظت از کامپیوتر پس از نصب ویندوز جدید

تبریک می‌گویم! با موفقیت توانستید قطعات را انتخاب، رایانه‌ی خود را مونتاژ و ویندوز آن را نصب کنید! حالا دیگر فکر کنم می‌توانید به هر آنچه می‌خواستید برسید. آیا هنوز کاربران حرفه‌ای بازی‌ها، تازه‌کارها را مسخره می‌کنند؟ باز هم می‌توانند این کار را بکنند؟ در واقع قبل از آنکه بلافاصله به سراغ گشت و گذار در آپارات و فیلمو بروید و همه‌ی فیلم‌ها را ببینید یا در رسانه‌های ارتباطات اجتماعی بچرخید یا مطالب دیگر این سایت را مطالعه کنید، بهتر است چند دقیقه زمان صرف کنید و رایانه‌ی جدید و پر زرق و برق خود را به‌روزرسانی و محافظت کنید. پیش از آنکه به سراغ چیزی بروید، باید کارهای زیر را انجام دهید.

گام اول: سخت‌افزار خود را بررسی کنید

 پیش از آنکه کار دیگری انجام دهیم، مطمئن ‌شوید ویندوز همه‌ی سخت‌افزارهای نصب ‌شده را می‌شناسد. ابتدا کلید Windows را روی صفحه‌کلید فشار دهید و سپس تایپ کنید: «About». روی لینک «About your PC» که در منوی استارت ظاهر می‌شود، کلیک کنید.

نام رایانه‌ی شخصی، مدل و سرعت پردازنده و مقدار حافظه RAM شناخته‌ شده در سیستم را مشاهده خواهید کرد. RAM در این قسمت اهمیت ویژه‌ای دارد: اطمینان حاصل کنید که مجموع آن با چیزی که نصب کرده‌اید، تطابق دارد. اگر نداشت احتمالاً RAM DIMM معیوب است یا یکی از آنها به درستی در جای خود قرار نگرفته است. رایانه را خاموش کنید و RAM را روی مادربرد بررسی کنید.

سپس کلید Windows را بفشارید و تایپ کنید: «This PC» و پس از آن روی اولین نتیجه کلیک کنید. در این قسمت فهرستی از همه‌ی پوشه‌های حساب کاربری و درایوهای نصب ‌شده‌ی رایانه را خواهید دید. اطمینان حاصل کنید که تعداد درایوها و مقدار ذخیره همان چیزی است که انتظارش را دارید.

برای بررسی دیگر مولفه‌های سخت‌افزاری نظیر کارت گرافیک یا پنل USB، کلید Windows را فشرده و تایپ کنید: «Device Manager». سپس روی اولین نتیجه کلیک کنید. این پنجره فهرستی تو در تو از تک‌تک مولفه‌های نصب ‌شده در رایانه‌ی شما ارائه می‌دهد که حتی ریزترین قسمت‌های روی مادربرد را که شاید حتی به آن فکر هم نکنید، شامل می‌شود. اگر به دنبال چیز خاصی هستید، کافی است زیر برچسب مربوطه را بررسی کنید. مثلاً کارت‌های گرافیک تحت عنوان «Display Adapters» قرار گرفته است.

اگر سخت‌افزاری متصل باشد اما شناسایی نشده باشد، یا درایور متناسب آن را نصب نکرده باشید، یک آیکن زردرنگ در کنار خود خواهد داشت و گاهی اوقات برچسب «Unknown device» بر روی آن نمایش داده می‌شود. در این صورت باید برای آن سخت‌افزار یک درایور پیدا کنید.

گام دوم: ویندوز را به‌روز نگاه دارید

 درست است که به روزرسانی ویندوز کاری زمان‌بر و کسل‌کننده است، اما در عین حال یکی از مهم‌ترین کارهایی است که باید برای سر حال نگاه داشتن رایانه‌ی خود انجام دهید و از آنجایی مایکروسافت، سیستم‌عامل‌ها را به مراتب بیشتر از Windows ISO یا Media Creation Tool به روزرسانی می‌کند، احتمالاً همان ابتدای کار نیاز به آپدیت خواهید داشت.

خوشبختانه این کار، فرایندی بسیار ساده دارد. کلید Windows صفحه‌کلید را فشرده و تایپ کنید «updates»؛ سپس بر روی اولین نتیجه در منوی استارت کلیک کنید: «Check for Updates».

این همان قسمت Windows Update از منوی تنظیمات ویندوز 10 است. کافی است روی «Check for updates» کلیک کنید تا سیستم عامل با اتصال به سرورهای مایکروسافت و دانلود جدیدترین فایل‌های مورد نیاز، آنها را نصب کند. برای پیاده‌سازی آپدیت‌های حجیم‌تر ممکن است نیاز به «راه‌اندازی مجدد» (Reset) رایانه باشد.

گام سوم: نرم‌افزار آنتی‌ویروس و ضد تروجان را نصب کنید

 در گذشته توصیه‌های متنوعی در ارتباط با برنامه‌های آنتی‌ویروس و فایروال وجود داشت اما از اکنون مایکروسافت آنتی‌ویروس خودش را ارائه کرده است که به صورت رایگان با نصب ویندوز نصب می‌شود و واقعاً عالی است. نام این آنتی‌ویروس Windows Defender (مدافع ویندوز) است. برای فعال نگاه داشتنش حتی نیازی نیست کاری انجام دهید، Windows Update فهرستی از ویروس‌های مخرب، تروجان‌ها و موارد ناجور دیگر را به صورت خودکار به‌روزرسانی می‌کند و اگر چیزی در رایانه‌ی شما شناسایی شد به شما هشدار می‌دهد.

فایروال داخلی ویندوز، که تحت عنوان تجاری «Defender» است نیز بسیار خوب کار می‌کند. این فایروال نیز همچون Windows Defender به صورت پیش‌فرض فعال و به‌روز است و در پس‌زمینه خودش ر ا به روزرسانی می‌کند. برنامه‌های فرعی برای دسترسی به خارج از سرورها، از شما کسب اجازه می‌کنند.

با وجود آن همه تعریفی که از ابزار داخلی ویندوز کردیم، نصب ضدتروجان Malwarebytes  را نیز پیشنهاد می‌دهیم. این برنامه به ویژه در مواجهه با سوءاستفاده‌های متوقف ‌کننده‌ی مرورگرها و چیزهایی شبیه به آن، کمی خشن‌تر از ابزار داخلی ویندوز عمل می‌کند. به این چشم به قضیه نگاه کنید: Windows Defender برای متوقف کردن تروجان‌هایی طراحی شده است که شما به سیستم وارد می‌کنید و Malwarebytes برای متوقف کردن تروجان پیش از آنکه حتی وارد سیستم شما بشود، طراحی شده است.

اگر محافظت دائمی این برنامه را بخواهید، که شدیداً توصیه می‌شود، باید مبلغی را هر سال برای Malwarebytes Premium بپردازید. دانلود Malwarebytes و گاهی اوقات اسکن کردن سیستم رایگان است. اما قدرت واقعی Malwarebytes در محافظت در برابر سوءاستفاده نمایان می‌شود. می‌توانید یک نسخه‌ی بتا از anti-exploit (ضد سوء استفاده) را بگیرید و در کنار نسخه‌ی رایگان Malwarebytes اجرا کنید و حداقل بخشی از محافظتی را که نسخه‌ی کامل آن ارائه می‌دهد، داشته باشید.

گام چهارم: درایوهای خود را ایمن کنید

اگر اطلاعات شخصی در رایانه‌ی خود نگاه می‌دارید، لازم است درایوهای ذخیره‌ی خود را رمزگذاری کنید. رمزگذاری یکی از تدابیر امنیتی است که به شما و فقط شما اجازه می‌دهد به آن داده‌ها دسترسی داشته باشید. هر کس رمز یا اطلاعات شناسایی شما را نداشته باشد، نمی‌تواند به این داده‌ها دسترسی پیدا کند. حتی اگر رایانه یا درایو شما را دزدیده شوند، تنها کاری که می‌توانند انجام دهند، این است که اطلاعات را کاملاً پاکسازی کنند.

نسخه Windows 10 Pro، دارای ابزار رمزگذاری داخلی به نام Bitlocker است. راه‌اندازی این ابزار بسیار ساده است: به فولدر «This PC» در ویندوز اکسپلورر بروید. بر روی هر درایوی که می‌خواهید راست‌کلیک کنید و سپس گزینه‌ی «Turn on BitLocker» را انتخاب نمایید؛ سپس از شما می‌خواهد یک رمز معرفی کنید که می‌تواند رمزی متفاوت با رمز شما برای ورود به ویندوز باشد یا از یک فلش به عنوان کلید قفل‌گشایی استفاده کند.

توجه داشته باشید که نسخه‌ی خانگی ویندوز 10، که ارزان‌تر هم هست، ویژگی BitLocker را ندارد. اگر نیاز به محافظت بیشتر دارید، یا باید لایسنس خود را ارتقاء دهید،از گزینه ی «About your PC» در منوی تنظیمات کمک بگیرید، یا با استفاده از یک برنامه‌ی فرعی نظیر VeraCrypt درایو خود را رمزگذاری کنید.

تمام شد!

حالا دیگر تقریباً می‌توانید هر کاری می‌خواهید با رایانه‌ی شخصی خود انجام دهید. با علم به اینکه کامپیوتر شما تقریباً تا جای ممکن امن و مرتب است، رایانه‌ی خود را ایمن می‌دانید. شاید در شروع کار بخواهید مرورگر کروم یا فایرفاکس را نصب کنید، البته اگر پیش از نصب درایورها این کار را نکرده باشید!

ترفندها و راهنماهای بیشتر از این را نیز در ارتباط با ویندوز می‌توانید در سایت چطورپدیا رویت کنید. از رایانه‌ی جدید خود لذت ببرید!

اگر مایل هستید که مستقیم به بخش دیگری از این راهنما بروید، همه‌ی بخش‌ها از قرار زیر است:

منبع: چطورپدیا


چطور کامپیوتر خود را بسازیم؟ بخش چهارم: نصب ویندوز و بارگذاری درایورها

نصب نسخه‌ی جدید ویندوز در گذشته همچون پیکربندی بایاس کار دشواری بود، اما این روزها به طرز شگفت‌انگیزی انجام این کار ساده‌ شده است. در بیشتر مراحل آن صرفاً توضیحات صفحه‌نمایش را دنبال می‌کنید. اما اگر در نصب آن به مشکل برخوردید، با خیالی آسوده این صفحه را باز نگاه دارید.

قبل از آنکه شروع کنید: اگر آداپتور Wi-Fi ندارید، مطمئن شوید یک کابل اترنت به مادربرد متصل کرده‌اید. ویندوز به هنگام راه‌اندازی از شما می‌خواهد به اینترنت دسترسی داشته باشید.

گام اول: دیسک یا درایو نصب را آماده کنید

 برای این راهنما قصد داریم آخرین نسخه‌ی ویندوز 10 را دانلود کرده و در یک USB قرار دهیم و رایانه‌ی ما آن را برای نصب ویندوز بوت خواهد کرد. این روزها این روش تقریباً آسان‌ترین روش ممکن است. البته استفاده از دیسک نصبی که خریده‌اید (اگر درایو DVD را نصب کرده باشید) یا رایت کردن DVD نصب نیز تقریباً همین مراحل را دارد.

پر واضح است که اگر از قبل دیسک نصب یا USB را دم دست دارید، نیازی به خواندن این قسمت نیست.

در محیط ویندوز یک رایانه‌ی دیگر به این وب‌سایت بروید و ابزار Media Creation Tools شرکت مایکروسافت دانلود کنید. یک فلش خالی (یا بی‌استفاده) را با حداقل 8 گیگابایت فضا به رایانه متصل کنید. دقت کنید هر فایلی در این USB داشته باشید، طی فرایند نصب پاک خواهد شد. پس اگر چیزی روی آن دارید، همین حالا آن را به جای دیگری منتقل کنید. بر روی برنامه دو بار کلیک کنید و سپس مراحل زیر را انجام دهید.

1- ابزار Media Creation Tools را اجرا کنید. در صفحه‌ی مجوز نرم‌افزار بر روی «Accept» کلیک کنید و سپس «Create installation media» را انتخاب کنید. بر روی Next کلیک کنید.

 نصب ویندوز 10

2- زبان و نسخه‌ی مد نظر را انتخاب کنید. بگذارید تنظیمات بر روی «64-bit» بماند. دکمه «Next» را کلیک کنید.

3- بر روی «USB flash drive» کلیک کرده و سپس «Next» را بزنید. اگر به جای فلش می‌خواهید از DVD استفاده نمایید، می‌توانید گزینه‌ی «ISO file» را انتخاب کنید و پس از دانلود، آن را بر روی DVD رایت کنید.

4- درایو USB خالی که متصل کرده بودید را انتخاب کنید. اگر نمی‌دانید کدام درایو است، «My Computer» یا «This PC» را در File Explorer بررسی کنید تا متوجه شوید. بر روی Next کلیک کنید.

این ابزار شروع به دانلود فایل‌های سیستم‌عامل، بارگذاری آن روی درایو، و آماده‌سازی آن برای نصب می‌نماید. بسته به نوع اتصال اینترنتی که دارید، این کار چیزی در حدود ده دقیقه تا یک ساعت زمان خواهد برد. می‌توانید طی این مدت به کارهای دیگر خود روی رایانه‌ای که در حال استفاده‌ از آن هستید، بپردازید. یا می‌توانید چند قسمت از یک سریال را ببینید. هر کاری دوست دارید در این مدت انجام دهید!

5- درایو USB را جدا کنید. وقتی کار این ابزار به پایان رسید، بر روی «Finish» کلیک کرده و USB را از رایانه‌ی روشن جدا کنید.

گام دوم: ویندوز را بر روی رایانه‌ی شخصی جدید خود نصب کنید

 1- درایو USB را به رایانه جدید متصل کنید. درایو را در پورت USB وارد کرده و سپس رایانه‌ی شخصی را روشن و راهنمای صفحه‌نمایش را برای شروع UEFI یا بایاس دنبال کنید (همان کاری که در بخش سوم آموزش ساخت کامپیوتر انجام می‌دهیم).

2–آن قسمت از UEFI یا بایاس مرتبط با ترتیب تنظیم بوت را پیدا کنید. این قسمت همان ترتیب عددی انواع درایو دیسک سخت، درایوهای SSD و درایوهای DVD رایانه‌ی شماست که بایاس به همان ترتیب به دنبال پارتیشن قابل بوت‌ شدن خواهد گشت. از آنجا که رایانه‌ی نمایشی ما فقط یک SSD نصب دارد، فقط SSD خالی به اضافه‌ی درایو USB نصب ویندوز که در قسمت قبل ساخته و وارد کردیم را می‌توانیم ببینیم.

3- درایو USB را به عنوان درایو بوت اول تنظیم کنید. اگر از DVD ویندوز استفاده می‌کنید، درایو DVD را انتخاب نمایید. تنظیمات UEFI یا بایاس را ذخیره و سپس رایانه را «راه‌اندازی مجدد» (Reset) کنید.

4- در این مرحله، نصب ویندوز شروع می‌شود. با توجه به تنظیمات ترتیب بوت در بایاس، حالا دیگر باید شروع خودکار برنامه‌ی نصب ویندوز 10 را پس از راه‌اندازی مجدد پیش روی خود ببینید. زبان مناسب و گزینه‌های ورودی را انتخاب کرده و سپس بر روی «Next» کلیک کنید. در صفحه‌ی بعدی روی گزینه‌ی «Install now» کلیک نمایید.

5- اگر کلید ویندوز را دارید، در این صفحه آن را وارد کرده و «Next» را بزنید. اگر ندارید، جای نگرانی نیست: فقط روی گزینه‌ی «من رمز محصول را ندارم» کلیک کنید و نسخه‌ی ویندوزی را که می‌خواهید استفاده کنید، انتخاب نمایید («Home» خانگی یا «Pro» حرفه‌ای برای بیشتر افراد). می‌توانید بعداً هر وقت خواستید در محیط ویندوز کلید خود را وارد کنید، از نظر فنی برای استفاده از ویندوز 10 نیازی به کلید آن ندارید.

6- در صفحه‌ی بعد، برای نصب دستی، بر روی «Custom» کلیک کنید. خودتان قرار است پارتیشن ویندوز رایانه‌ی خود را راه‌اندازی کنید.

با فرض اینکه در حال استفاده از یک درایو دیسک سخت تکی جدید یا درایو حالت جامد هستید، صفحه‌ی نمایش شما احتمالاً به این شکل درخواهد آمد. اگر چند درایو نصب کرده باشید، چند گزینه با عنوان «Unallocated Space» به معنای فضای اختصاص‌نیافته به ترتیب درایو 0، درایو 1، درایو 2 و غیره وجود خواهد داشت. ترتیب این درایوها مهم نیست، بلکه بر اساس پورت‌های SATA بر روی مادربرد چیده شده‌اند.

نکته: اگر از یک درایو قدیمی‌تر که در رایانه‌ی قبلی بوده استفاده می‌کنید، بهتر است هر پارتیشن را انتخاب کرده و با کلیک روی «Delete» آن را حذف کنید و داده‌ها را درون انبار «فضای اختصاص‌نیافته» (Unallocated Space) از نو تعریف کنید. این کار باعث نابودی داده‌های پارتیشن خواهد شد. پس اگر چیز مهمی بر روی آن دارید، باید از قبل جابجا کنید.

7-  درایو ویندوز را انتخاب کنید. درایوی که می‌خواهید ویندوز در آن نصب شود را انتخاب کرده و روی «New» کلیک کنید تا یک پارتیشن جدید روی آن درایو ساخته شود. هر کجا از شما خواسته شد، حداکثر مقدار داده‌ی موجود در درایو خود را انتخاب کنید. بر روی «Apply» کلیک کنید تا پارتیشن ساخته شود و زمانی که ویندوز یک پیام هشدار بابت چند پارتیشن شدن به شما می‌دهد، «Ok» را بزنید. به این صورت چند پارتیشن جدید ساخته می‌شود تا ویندوز آنها را برای انواع ابزاری که برای بالا آمدن ویندوز و ترمیم آن استفاده می‌شود، به کار ببرد.

8- بر روی بزرگ‌ترین پارتیشن جدید کلیک کنید. این پارتیشن باید از نظر ابعاد بزرگ‌ترین باشد و زیر ستون «Type» روبروی آن عبارت «Primary» نوشته باشد. بر روی Next کلیک کنید.

حالا ویندوز در حال کپی کردن فایل‌های USB یا DVD در درایو حافظه، نصب سیستم‌عامل و کلاً راه‌اندازی آن برای شما است. شاید چند بار رایانه را مجدداٌ راه‌اندازی کند. مشکلی نیست. بسته به متغیرهایی نظیر نوع حافظه، سرعت پردازنده، سرعت USB و غیره، این فرایند چیزی در حدود چند دقیقه تا یک ساعت زمان می‌برد.

زمانی که صفحه نمایش تصویر زیر را نشان دهد، معنایش این است که ویندوز نصب شده است و آماده‌ی راه‌اندازی آن هستید. کارهایی را که خواسته است انجام دهید و حساب کاربری خود را بسازید. طی فرایند راه‌اندازی اصولاً نباید بیش از 15 دقیقه زمان بگیرد و پس از آن وارد دسکتاپ آشنای ویندوز خواهید شد.

وقتی کارتان تمام شود و صفحه‌ی ورودی را ببینید، یک کار دیگر است که باید انجام دهید. رایانه را خاموش کنید. درایو USB نصب ویندوز را درآورید. دوباره رایانه را روشن کنید و دوباره وارد بایاس شوید. به تنظیمات ترتیب بوت درایو برگردید و «Windows Boot Manager» را به عنوان اولین گزینه‌ی بوت انتخاب کنید. با این کار دیگر سیستم شما در USB یا DVD به دنبال سیستم‌عامل قابل بوت نمی‌گردد. اگر بخواهید ویندوز یا چیز دیگری را بعداً نصب کنید، می‌توانید این تنظیمات را دوباره تغییر دهید.

تمام شد. حالا می‌توانید رایانه را Reset کنید تا وارد ویندوز و آماده‌ی راه‌اندازی آن شوید.

گام سوم: درایورهای سخت‌افزارهای کامپیوتر را نصب کنید

 برعکس نسخه‌های قدیمی ویندوز، ویندوز 10 هزاران درایور عمومی و اختصاصی را از قبل به همراه دارد. بنابراین برخی از سخت‌افزارها، مانند شبکه، صوت، بی‌سیم و ویدیو، حداقل در حد ابتدایی کار می‌کنند.

اما همچنان درایورهایی وجود دارد که شاید لازم باشد نصب کنید:

  • درایورهای تراشه‌ها، صوت، LAN، USB و SATA از مادربرد: احتمالاً درایورهای ویندوز مشکلی نداشته باشند، اما تولیدکننده‌ی مادربرد شما احتمالاً درایورهای جدیدتر، بهینه‌تر و با ویژگی‌های بیشتری ارائه کرده باشد. به صفحه‌ی پشتیبانی (Support page) مادربرد خود بروید و قسمت Downloads را پیدا کنید، در این بخش می‌توانید تمام این درایورها را پیدا کنید. لازم نیست همه‌ی موارد آن صفحه را نصب کنید. اما درایورهای تراشه‌ها، صوت، LAN، USB و SATA معمولاً ارزش نصب را دارند.
  • درایورهای کارت گرافیک از NVIDIA و AMD: مانند دیگر موارد، احتمالاً GPU مجزای شما با درایورهای پایه‌ی ویندوز مشکلی نخواهد داشت. اما بدون داشتن جدیدترین درایور از تولید کننده، کاملاً بهینه نخواهد بود. اگر کارت گرافیکی مخصوص بازی یا برنامه‌های رسانه‌ای نصب کرده‌اید، قطعاً به این درایور نیاز دارید. دقت کنید که درایور را مستقیماً از NVIDIA یا AMD دانلود کنید، نه از تولیدکنندگان کارتی نظیر EVGA یا GIGABYTE.
  • دستگاه‌های ورودی نظیر ماوس، صفحه‌کلید و وب‌کم‌های درجه یک: تولیدکنندگان فرعی نظیر Logitech معمولاً از شما می‌خواهند تا برای بهره بردن از ویژگی‌های پیشرفته‌ی ابزارشان مثل میان‌برهای دلخواه یا تنظیمات سنسور، برنامه‌ای را نصب کنید. این مورد اهمیت ویژه‌ای برای ابزار برند مخصوص بازی دارد.
  • سخت‌افزارهای منحصر به فرد و درجه یک: اگر هر چیز غیرمعمولی نظیر تبلت طراحی Wacom یا آداپتور PCI برای پورت‌های قدیمی داشته باشید، باید بگردید و درایورهای مخصوص آنها را پیدا کرده و به‌صورت دستی نصب کنید.

کم و بیش همه‌ی درایورهای اضافی را می‌توان همچون یک برنامه‌ی استاندارد از طریق مرورگر دلخواه در وب‌سایت تولیدکنندگان آن پیدا، دانلود و نصب کرد.

بیایید به‌عنوان مثال درایور AMD را برای کارت گرافیک رایانه‌ی شخصی خود نصب کنیم. در این کادر نوشته است که این کارت گرافیکی از نوع AMD Radeon RX 460 است. درست در صفحه‌ی اول سایت AMD یک لینک به بخش DRIVERS & SUPPORT قرار گرفته است.

در این صفحه هم یک برنامه‌ی شناسایی قابل دانلود دارد و هم ابزار جستجوی سریع درایور. ترجیح می‌دهیم که بیشتر از تعداد درایوری که لازم داریم، نصب نکنیم، پس از مورد دوم برای انتخاب مدل سخت‌افزار خود استفاده می‌کنیم.

سپس می‌توانید نسخه‌ی کامل آخرین دانلود را انتخاب کنید.

کلیک کردن بر روی «Download»، جدیدترین بسته‌ی درایور را با فرمت EXE بر روی رایانه‌ی شخصی من ذخیره می‌کند. درایورهای کارت گرافیکی اغلب حجیم هستند، شاید چند صد مگابایت. چند دقیقه تأمل کنید.

بر روی برنامه دو بار کلیک کنید و آموزش‌هایی که بر روی صفحه می‌آید را دنبال نمایید. طی چند دقیقه درایور شما نصب می‌شود. شاید لازم باشد برای شروع به کار درایور رایانه را مجدداً راه‌اندازی کنید.

این فرایند را برای هر سخت‌افزاری که رایانه به‌صورت خودکار شناسایی نکرده است، تکرار کنید. زمانی که مطمئن شدید همه‌ی سخت‌افزارها کار می‌کنند، به سراغ آخرین مقاله‌ی مجموعه ساخت کامپیوتر بروید.

یا اگر دوست دارید مستقیم به بخش دیگری از این راهنما بروید، همه‌ی بخش‌ها از قرار زیر است:

 

منبع:چطورپدیا


چطور رمزگذاری BitLocker را در ویندوز راه‌اندازی کنیم؟

برنامه BitLocker ابزاری است که در ویندوز تعبیه شده و به شما اجازه می‌دهد کل یک درایو را در هارد خود رمزگذاری کنید و امنیت آن را افزایش دهید. روش راه‌اندازی آن از قرار زیر است:

 

زمانی که برنامه TrueCrypt به شکلی بحث‌برانگیز کنار رفت، به کاربران خود پیشنهاد دادند از TrueCrypt دست کشیده و به استفاده از BitLocker یا Veracrypt روی آورند. برنامه BitLocker به‌اندازه‌ی کافی در ویندوز بوده است که بتوان آن را برنامه‌ای پخته به‌حساب آورد و محصول رمزگذاری مناسبی است که حرفه‌ای‌های امنیت عموماً از آن تعریف کرده‌اند. در این مقاله قصد داریم درباره‌ی راه‌اندازی این ابزار بر روی رایانه‌ی شخصی صحبت کنیم.

نکته: برنامه‌های BitLocker Drive Encryption و BitLocker To Go، هر دو نیازمند نسخه‌ی Professional یا Enterprise از ویندوز 8 یا 10 یا نسخه‌ی نهایی ویندوز 7 هستند؛ اما از ویندوز 8?1 به بعد، ویژگی «Device Encryption» در نسخه‌های Home و Pro (که در ویندوز 10 هم موجود است) عملکردی مشابه دارد. اگر رایانه‌ی شما از Device Encryption پشتیبانی می‌کند، پیشنهاد ما استفاده از این ویژگی است. برنامه BitLocker برای کاربران نسخه‌ی Pro که نمی‌توانند از Device Encryption استفاده کنند و VeraCrypt برای افرادی که از نسخه‌ی Home ویندوز استفاده می‌کنند و Device Encryption در آن کار نمی‌کند.

کل یک درایو را رمزگذاری کنیم، یا یک فضای رمزگذاری شده بسازیم؟

در بسیاری از راهنماهای موجود، صحبت از خلق فضای BitLocker است که عملکردی شبیه یک فضای رمزگذاری ‌شده دارد که می‌توانید با محصولاتی نظیر TrueCrypt یا Veracrypt بسازید. کار BitLocker رمزگذاری یک درایو کامل است. این درایو می‌تواند درایو سیستم شما، یک درایو فیزیکی متفاوت، یا یک «درایو مجازی» (VHD) باشد که به‌عنوان یک فایل موجود بوده و روی ویندوز نصب می‌گردد. تفاوت موجود، بیشتر یک تفاوت معنایی به شمار می‌رود. در محصولات رمزگذاری دیگر، معمولاً یک محفظه‌ی رمزگذاری ‌شده می‌سازید و سپس هر وقت نیاز به استفاده از آن باشد، آن را به‌عنوان یک درایو بر روی ویندوز نصب می‌کنید. با استفاده از BitLocker، یک درایو مجازی می‌سازید و سپس آن را رمزگذاری می‌کنید.

روش رمزگذاری یک درایو به کمک BitLocker

برای استفاده از BitLocker برای یک درایو، فقط کافی است آن را فعال کرده و یک روش قفل‌گشایی مانند رمز عبور، PIN و غیره را انتخاب نمایید. پس ‌از آن چند گزینه‌ی دیگر را تعیین می‌کنید؛ اما قبل از همه‌ی این‌ها باید بدانید که استفاده از رمزگذاری کل دیسک توسط BitLocker روی یک درایو سیستم نیازمند رایانه‌ای است که ماژول امنیتی TPM را بر روی مادربرد خود داشته باشد. این تراشه کلیدهای رمزگذاری مورد استفاده در BitLocker را تولید و ذخیره می‌کند. اگر رایانه‌ی شما TPM ندارد، می‌توانید از Group Policy استفاده کنید تا بدون داشتن TPM، استفاده از BitLocker را فعال سازید. امنیت آن کمی پایین‌تر است؛ اما حداقل بهتر از آن است که هیچ‌گونه رمزگذاری وجود نداشته باشد.

می‌توانید بدون TPM و بدون اینکه لازم باشد تنظیمات Group Policy را فعال کنید، یک درایو غیرسیستمی یا درایو جداشدنی را رمزگذاری نمایید.

البته باید این را بدانید که دو نوع رمزگذاری درایو BitLocker وجود دارد که می‌توانید فعال کنید:

  • رمزگذاری BitLocker Drive Encryption: گاهی آن را صرفاً BitLocker می‌نامند. این ویژگی «رمزگذاری یک دیسک کامل» است که کل یک درایو را رمزگذاری می‌کند. زمانی که رایانه‌ی شما بالا می‌آید، بارگذار بوت ویندوز با استفاده از System Reserved partition بارگذاری را انجام می‌دهد و از شما می‌خواهد به روشی که تعیین کرده‌اید، مثلاً رمز عبور، قفل را باز کنید. سپس BitLocker درایو را رمزگشایی کرده و ویندوز را بارگذاری می‌کند. به‌جز این مورد، رمزگذاری انجام ‌شده کاملاً شفاف است؛ یعنی فایل‌های شما همچون یک سیستم رمزگذاری ‌نشده نمایان می‌شوند، اما به شکلی رمزگذاری ‌شده روی دیسک ذخیره شده‌اند. همچنین می‌توانید درایوهای دیگری را به‌جز درایو سیستم رمزگذاری کنید.
  • رمزگذاری BitLocker To Go: می‌توانید درایوهای اکسترنال، مثلاً درایوهای USB و هاردهای اکسترنال را با استفاده از BitLocker To Go رمزگذاری کنید. وقتی درایو را به رایانه متصل می‌کنید، از شما می‌خواهد به روشی که تعیین کرده‌اید قفل را باز کنید. اگر کسی رمز یا روش باز کردن قفل را بلد نباشد، نمی‌تواند به فایل‌های درایو دسترسی پیدا کند.

از ویندوز 7 تا 10 واقعاً نیازی نیست خودتان نگران انتخاب آن باشید. ویندوز این امور را پشت صحنه انجام خواهد داد و رابط کاربری مورد استفاده‌ی شما برای فعال‌سازی BitLocker تفاوت ظاهری نخواهد داشت. اگر روزی خواستید یک درایو رمزگذاری ‌شده را در ویندوز XP یا Vista قفل‌گشایی کنید، نام تجاری BitLocker to Go را مشاهده خواهید کرد. برای همین آن را مطرح کردیم که حداقل نام آن را قبلاً دیده باشید.

حالا که این مانع را از سر راه برداشتیم، در ادامه‌ی مطلب، روش کار آن را مرور خواهیم کرد.

گام اول: BitLocker را برای یک درایو فعال کنید

ساده‌ترین روش فعال‌سازی BitLocker برای یک درایو این است که در پنجره‌ی File Explorer روی آن درایو راست‌کلیک کنید و سپس فرمان «Turn on BitLocker» را انتخاب نمایید. اگر این گزینه را در منوی خود مشاهده نمی‌کنید، پس احتمالاً نسخه‌ی Pro یا Enterprise ویندوز را ندارید و باید به دنبال راه دیگری برای رمزگذاری باشید.

به همین راحتی است که می‌بینید. راهنمایی که ظاهر می‌شود، شما را در ارتباط با انتخاب گزینه‌های مختلف راهنمایی خواهد کرد و ما این گزینه‌ها را به بخش‌هایی که در ادامه خواهیم گفت، تقسیم کرده‌ایم.

گام دوم: یک روش رمزگشایی انتخاب کنید

در اولین صفحه‌ای که در راهنمای «BitLocker Drive Encryption» مشاهده خواهید کرد، می‌توانید روش رمزگشایی درایو خود را انتخاب نمایید. می‌توانید روش‌های گوناگونی را برای رمزگشایی درایو انتخاب کنید.

اگر با رایانه‌ای می‌خواهید درایو سیستم خود را رمزگذاری کنید که TPM ندارد، می‌توانید با استفاده از رمز عبور یا یک درایو USB که به‌عنوان کلید کار می‌کند، درایو را رمزگشایی کنید. روش رمزگشایی خود را انتخاب کرده و از توضیحات آن روش پیروی نمایید (رمز عبور وارد کنید یا درایو USB خود را متصل کنید).

اگر رایانه‌ی شما TPM را داشته باشد، گزینه‌های بیشتری برای رمزگشایی درایو سیستم خود مشاهده خواهید کرد. مثلاً می‌توانید گزینه‌ی رمزگشایی خودکار به هنگام بالا آمدن را پیکربندی کنید که در این روش، رایانه کلیدهای رمز را از TPM می‌گیرد و به‌صورت خودکار درایو را رمزگشایی می‌کند. همچنین می‌توانید به‌جای رمزعبور از یک پین استفاده کنید یا حتی به سراغ گزینه‌های بیومتریک نظیر اثرانگشت بروید.

اگر قصد دارید یک درایو غیرسیستمی یا درایو جداشدنی را رمزگذاری کنید، تنها دو گزینه پیش رو خواهید داشت، چه TPM داشته باشید چه نداشته باشید. می‌توانید با استفاده از یک رمز عبور یا کارت هوشمند (هردو) درایو را رمزگشایی کنید.

گام سوم: از کلید بازیابی خود پشتیبان بگیرید

ابزار BitLocker یک کلید بازیابی به شما می‌دهد تا اگر روزی کلید اصلی خود را گم کردید، بتوانید با استفاده از آن به فایل‌های رمزگذاری ‌شده‌ی خود دسترسی یابید؛ مثلاً اگر رمزعبور خود را فراموش کنید یا رایانه‌ای که TPM داشت، از بین برود و مجبور باشید از یک سیستم دیگر به آن درایو دسترسی پیدا کنید.

می‌توانید این کلید را در حساب کاربری خود در مایکروسافت، در یک درایو USB یا یک فایل ذخیره کنید یا حتی از آن پرینت بگیرید. این گزینه‌ها برای رمزگذاری درایو سیستمی و غیرسیستمی یکسان هستند.

اگر از کلید بازیابی خود در حساب کاربری مایکروسافت نسخه‌ی پشتیبان تهیه کنید، می‌توانید بعداً از آدرسhttps://onedrive.live.com/recoverykey به آن کلید دسترسی داشته باشید. اگر از روش بازیابی دیگری استفاده نمایید، دقت کنید که باید این کلید را ایمن نگاه دارید. اگر کسی به آن دسترسی پیدا کند، می‌تواند درایو شما را رمزگشایی کرده و رمزگذاری آن را دور بزند.

همچنین اگر بخواهید می‌توانید به چندین روش از کلید بازیابی خود پشتیبان تهیه کنید. کافی است هر گزینه‌ای را که دوست دارید، به‌نوبت بر روی آن کلیک کنید و سپس توضیحات آن را انجام دهید. وقتی کارتان با ذخیره‌سازی کلید بازیابی تمام شد، بر روی «Next» کلیک کنید تا به مرحله‌ی بعد بروید.

نکته: اگر می‌خواهید یک USB یا درایو جداشدنی را رمزگذاری کنید، دیگر گزینه‌ی ذخیره‌ی کلید بازیابی در درایو USB را نخواهید داشت. می‌توانید هرکدام از سه گزینه‌ی دیگر را استفاده کنید.

گام چهارم: درایو را رمزگذاری و رمزگشایی کنید

ابزار BitLocker به‌صورت خودکار فایل‌های جدیدی را که اضافه می‌کنید، رمزگذاری خواهد کرد؛ اما شما باید تصمیم بگیرید چه اتفاقی برای فایل‌هایی که اکنون در درایو شما هستند، بیافتد. می‌توانید کل درایو، حتی فضای خالی یا فقط فایل‌های دیسک مورد استفاده را رمزگذاری کنید تا سرعت فرایند را بالا ببرید. این گزینه‌ها نیز برای رمزگذاری درایو سیستمی و غیرسیستمی یکسان هستند.

اگر می‌خواهید BitLocker را بر روی یک رایانه‌ی جدید راه‌اندازی کنید، برای افزایش سرعت، فقط فضای دیسک مورد استفاده را رمزگذاری کنید. اگر قصد دارید BitLocker را روی رایانه‌ای فعال کنید که چند وقتی مورد استفاده‌ی شما بوده است، باید کل درایو را رمزگذاری کنید تا مطمئن شوید هیچ‌کس نمی‌تواند فایل‌های حذف ‌شده را بازیابی کند.

پس ‌از آنکه انتخاب خود را انجام دادید، روی دکمه‌ی «Next» کلیک کنید.

گام پنجم: یک حالت رمزگذاری انتخاب کنید (فقط در ویندوز 10)

اگر ویندوز 10 دارید، یک صفحه‌ی دیگر نیز مشاهده خواهید کرد که به شما اجازه می‌دهد یک روش رمزگذاری انتخاب کنید. اگر ویندوز 7 یا 8 دارید، گام ششم را بخوانید.

ویندوز 10 یک روش رمزگذاری جدید را به نام XTS-AES معرفی کرد. این روش، یکپارچگی و عملکرد بهتری نسبت به AES مورد استفاده در ویندوز 7 و 8 ارائه می‌دهد. اگر مطمئن هستید درایوی که رمزگذاری می‌کنید، قرار است تنها در رایانه‌های دارای ویندوز 10 مورد استفاده قرار گیرد، گزینه‌ی «حالت رمزگذاری جدید» (New encryption mode) را انتخاب کنید. اگر فکر می‌کنید ممکن است بخواهید این درایو را در آینده در یکی از نسخه‌های قدیمی ویندوز استفاده کنید، به‌ویژه اگر درایو جداشدنی باشد، گزینه‌ی «حالت سازگار» (Compatible mode) را انتخاب نمایید.

هر گزینه‌ای که انتخاب کنید، باز هم می‌گویم این گزینه‌ها برای درایوهای سیستمی و غیرسیستمی یکسان است، کارتان که تمام شد روی «Next» کلیک کرده و در صفحه‌ی بعدی روی دکمه‌ی «Start Encrypting» بزنید.

گام ششم: پایان عملیات

فرایند رمزگذاری ممکن است چیزی بین چند ثانیه تا چند دقیقه یا حتی بیشتر زمان ببرد که به ابعاد درایو، مقدار داده‌ای که رمزگذاری می‌شود و اینکه بخواهید فضای خالی را رمزگذاری کنید یا خیر بستگی دارد.

اگر درایو سیستم خود را رمزگذاری می‌کنید، از شما خواسته می‌شود یک بررسی سیستمی با BitLocker را اجرا کرده و سیستم خود را ریست کنید. فراموش نکنید که این گزینه انتخاب شود و سپس روی «Continue» کلیک کنید، پس ‌از آن هر موقع از شما خواسته شد، رایانه را ریست کنید. بعد از آنکه رایانه برای اولین بار، دوباره بالا بیاید، ویندوز درایو را رمزگذاری می‌کند.

اگر قصد دارید یک درایو غیرسیستمی یا یک درایو جداشدنی را رمزگذاری کنید، نیازی به ریست کردن ویندوز نیست و رمزگذاری بلافاصله آغاز خواهد شد.

فرقی ندارد کدام نوع درایو را رمزگذاری می‌کنید. می‌توانید آیکون BitLocker Drive Encryption را روی system tray ببینید تا پیشرفت آن را ملاحظه کنید. همچنین، در حالیکه درایوها رمزگذاری می‌شوند نیز می‌توانید همچنان از رایانه‌ی خود استفاده کنید؛ فقط کمی کندتر عمل خواهد کرد.

رمزگشایی درایو

اگر سیستم شما رمزگذاری شده باشد، رمزگشایی آن به روش انتخابی شما بستگی دارد و اینکه رایانه‌ی شما TPM داشته باشد یا خیر. اگر TPM داشته باشید و رمزگشایی خودکار را انتخاب کرده باشید، هیچ تفاوتی احساس نخواهید کرد، سیستم راه‌اندازی شده و مثل همیشه ویندوز مستقیم بالا می‌آید. اگر از روش رمزگشایی دیگری استفاده کرده باشید، ویندوز از شما می‌پرسد که به آن روش درایو را رمزگشایی کنید؛ مثلاً رمز عبور خود را بنویسید، درایو USB را وصل کنید یا هر روش دیگری.

اگر روش رمزگشایی خود را گم (یا فراموش) کرده‌اید، Escape را روی پنجره‌ی روی صفحه بزنید تا بتوانید کلید بازیابی خود را وارد کنید.

اگر درایو غیرسیستمی یا جداشدنی را رمزگذاری کرده باشید، اولین باری که پس از بالا آمدن ویندوز یا اتصال درایو جداشدنی به رایانه بخواهید به فایل خود دسترسی پیدا کنید، ویندوز از شما می‌خواهد درایو خود را رمزگشایی کنید. رمز عبور را بنویسید یا کارت هوشمند خود را وارد کنید و پس‌ازآن قفل درایو باز می‌شود و می‌توانید از آن استفاده کنید.

در File Explorer، آیکون درایوهای رمزگذاری ‌شده یک قفل طلایی خواهند داشت (عکس چپ). زمانی که درایو را رمزگشایی کنید، این قفل خاکستری‌رنگ و باز خواهد بود (عکس راست).

در پنجره‌ی کنترل پنل BitLocker می‌توانید درایو قفل‌ شده را مدیریت کنید؛ رمز عبور آن را عوض کنید، BitLocker را خاموش نمایید، از کلید بازیابی خود پشتیبان بگیرید یا کارهای دیگری انجام دهید. بر روی هرکدام از درایوهای رمزگذاری ‌شده‌ای که می‌خواهید کلیک کرده و سپس «Manage BitLocker» را انتخاب نمایید تا مستقیم به آن صفحه بروید.

برنامه BitLocker مثل دیگر روش‌های رمزگذاری، کمی سرعت رایانه را پایین خواهد آورد. در صفحه‌ی پرسش‌های متداول BitLocker در سایت رسمی مایکروسافت نوشته شده است که «عموماً یک درصد تک‌رقمی عملکرد را کند خواهد کرد». اگر به دلیل داشتن داده‌های حساس، مثلاً یک لپ‌تاپ پر از اسناد کسب‌وکار، رمزگذاری برایتان اهمیت دارد، پس داشتن امنیت بیشتر کاملاً ارزش کاهش اندک در عملکرد را خواهد داشت.

 

منبع: چطورپدیا


چطور کامپیوتر خود را بسازیم؟ بخش سوم: آماده‌سازی بایاس (BIOS)

تا اینجا با دقت فراوان قطعاتی را انتخاب کرده و رایانه‌ای را سر هم کرده‌اید، اما این کامپیوتر در عمل هنوز کاری انجام نمی‌دهد. قبل از آنکه با عجله شروع به نصب سیستم‌عامل کنیم، باید نگاهی کوتاه به بایاس بیاندازیم و آن را برای سیستم‌عامل خود آماده کنیم.

بایاس چیست؟

«بایاس» (BIOS) مخفف «سامانه‌ی ورودی-خروجی پایه»، یک برنامه‌ی کوچک است که بر روی یک تراشه‌ی حافظه‌ی کوچک در مادربرد ذخیره شده است و قبل از راه‌اندازی سیستم‌عامل، بر روی رایانه اجرا شده و همه چیز را نصب می‌کند تا بتوانید تنظیمات اولیه را تغییر دهید. این همان چیزی است که به شما اجازه می‌دهد سیستم‌عامل جدیدی را از اول یا بر روی سیستم عامل قبلی نصب کنید، یا کارهای فنی دیگری نظیر اورکلاک پردازنده را انجام دهید. از نظر فنی، بیشتر مادربردهای جدید از جمله مادربردی که ما در حال استفاده از آن هستیم، محیط پیشرفته‌تری برای مرحله‌ی پیش از بوت شدن دارند که نامش رابط متحد توسعه‌پذیر سیستم‌عامل یا UEFI است. این رابط، هزاران ویژگی جدید و کاربردی برای پشتیبانی بهتر از سخت‌افزار مدرن در خود دارد. اما همه همچنان آن را «بایاس» می‌نامند، زیرا اساساً همان کارها را انجام می‌دهد.

ورود به بایاس

 اگر هیچ سیستم‌عاملی روی حافظه‌ی رایانه نصب نشده باشد، پس احتمالاً با روشن کردن آن، بلافاصله برنامه‌ی UEFI یا بایاس بالا خواهد آمد. اگر چنین نشد، نگاهی به صفحه‌ی اسپلش (بر روی لوگو یا متن مادربرد) بیاندازید، روش اجرا کردن آن را توضیح داده است.

معمولاً این کار با فشردن سریع دکمه‌های F1، F2، F11، F12، Delete یا کلیدهای ثانویه‌ی دیگر بر روی صفحه‌کلید به هنگام بالا آمدن رایانه انجام می‌شود. در صفحه‌کلید Gigabyte که ما استفاده می‌کنیم، دستور آن «Delete» است که در قسمت چپ، پایین صفحه‌نمایشی قرار گرفته است و شما در تصویر بالا ملاحظه می‌کنید. اگر در تلاش اول موفق نشید، رایانه را خاموش و یک بار دیگر امتحان کنید.

وقتی وارد قسمت بایاس شدید، چند مورد است که باید انجام دهید.

گام اول: بایاس یا UEFI خود را به روزرسانی کنید. (اختیاری)

 این احتمال وجود دارد که مادربرد شما به آخرین نسخه‌ی UEFI مجهز نباشد. به‌روزرسانی آن کمک می‌کند تا از ویژگی‌های جدید پشتیبانی کرده و باگ‌ها و راه‌های نفوذ امنیتی را بندد و عموماً فضا را کمی تر و تمیز جلوه دهد. از آنجایی که UEFI پیش از راه‌اندازی کامل سیستم‌عامل اجرا می‌شود، نمی‌تواند از طریق اینترنت به صورت خودکار به‌روزرسانی شود و باید این کار را به صورت دستی انجام دهید.

توجه کنید که عموماً به آخرین نسخه‌ی سفت‌افزار مادربرد نیازی ندارید، مگر اینکه به مشکل ناسازگاری خاصی با سخت‌افزار یا ویژگی‌های جدید برخورد کنید. مثلاً اگر از جدیدترین نسل مادربرد و نسل فعلی CPU که اتفاقاً سوکت مشابهی نیز دارند، استفاده می‌کنید، شاید لازم باشد برای آنکه CPU درست کار کند، آن را به‌روزرسانی کنید. همچنین گاهی برای آپدیت‌های امنیتی یا باگ‌های خاص و ویژه، توصیه می‌شود به‌روزرسانی را انجام دهید.

کافی است شماره‌ی مدل مادربرد را در گوگل جستجو کنید و عبارت «BIOS update» را در کنارش بنویسید تا آخرین نسخه از UEFI/BIOS را پیدا کنید. اگر مدل مادربرد خود را نمی‌دانید، کادر کنار یا یکی از منوهای UEFI را بررسی کنید. در صفحه‌ی محصول تولید کننده، فهرستی از آپدیت‌ها را معمولاً تحت عنوان «Support» پیدا خواهید کرد. اگر UEFI شما به آخرین نسخه مجهز نیست، آن را دانلود کنید.

BIOS update

البته این فرایند برای هر تولید کننده کمی متفاوت خواهد بود، اما تقریباً همه‌ی آنها روشی برای به‌روزرسانی برنامه‌ی UEFI بدون وجود سیستم‌عامل نصب‌ شده بر روی رایانه ارائه می‌دهند. برای مادربردGigabyte  که ما استفاده می‌کنیم، فرایند به‌روز‌رسانی شامل مراحل زیر بود:

  • فایل به‌روز ‌شده‌ UEFI را از سایت Gigabyte را با کمک یک رایانه‌ی فعال دیگر دانلود کنید.
  • فایل را روی یک حافظه‌ی USB منتقل نمایید.
  • درایو USB را به رایانه‌ی جدید متصل نمایید،UEFI را اجرا کنید و F8 را فشار دهید.
  • توضیحات صفحه‌نمایش را دنبال کنید تا جدیدترین نسخه‌ی UEFI نصب گردد.
  • کامپیوتر را مجدداً راه‌اندازی کنید.

مادربرد و بایاس یا UEFI شما نیز همین مراحل کلی را خواهند داشت، اما شاید دقیقاً به این صورت نباشد. معمولاً با یک جستجوی سریع در گوگل می‌توانید مراحل به‌روز‌رسانی مربوط به کامپیوتر خود را پیدا کنید. اگر به هر دلیلی موفق نشدید آن را راه‌اندازی کنید، نگران نباشید، تولیدکنندگان مادربرد مدام در حال ارائه‌ی برنامه‌هایی هستند که می‌توانند بعد از نصب و اجرای ویندوز نیز بایاس یا UEFI را به‌روزرسانی کنند.

گام دوم: درایوهای حافظه‌ی خود را بررسی کنید

 در این مرحله، ببینید آیا مادربرد شما می‌تواند درایوهای حافظه را شناسایی کنند یا خیر. اگر نمی‌توانند، ابزار نصب ویندوزی که در مقاله‌ی بعدی استفاده خواهید کرد، چیزی نخواهند داشت تا ویندوز را بر روی آن نصب کنند. متأسفانه توضیحاتی که اینجا ارائه می‌شود کمی مبهم خواهند بود، زیرا برنامه‌ی UEFI هر شرکت به شکلی متفاوت طرح‌بندی شده است. همه‌ی تلاش ما این است که صفحه‌ای را پیدا کنیم که درایوهای حافظه در آن مدیریت می‌شود. در مادربرد Gigabyte  که ما استفاده می‌کنیم، این صفحه زیر برگه‌ی «BIOS» قرار گرفته است زیرا همانطور که می‌بینید، UEFI جدید همه‌ی تنظیمات قدیمی «BIOS» را در خود دارد.

ما «Boot Option #1» را انتخاب کرده‌ایم که اولین چیزی است که بایاس سعی در بوت‌کردن آن را دارد. اگر موفق نشود، به سراغ گزینه‌ی دوم خواهد رفت. در فهرستی که در اختیار شماست، درایو حالت جامد Corsair که در مقاله‌ی قبلی نصب کردیم را می‌بینید. اگر با استفاده از درایو DVD در حال نصب سیستم‌عامل هستید، مطمئن شوید که درایو DVD نیز در اینجا قابل رویت باشد. گاهی به دلیل ارتباطات آنها با مادربرد، هر دو برچسب «SATA» دارند.

اگر درایو یا درایوهای خود را نمی‌بینید، کابل‌های برق و داده‌ی SATA را در کیس بررسی کنید. اگر مطمئن بودید که متصل هستند و همچنان نتوانستید درایوها را در بایاس ببینید، احتمالاً باید آنها را تعویض کنید.

گام سوم: رسیدگی به موارد دیگر

 موارد جالب فراوان دیگری نیز وجود دارد که در قسمت UEFI یا بایاس رایانه‌ی خود می‌توانید انجام دهید. اما هیچ کدام از این موارد برای راه‌اندازی و اجرای سیستم‌عامل واقعاً مورد نیاز نیستند. راحت باشید و سری به گزینه‌های دیگر آن بزنید. بیشتر این گزینه‌ها توضیحات واضحات هستند، مثلاً بالا بردن قدرت رایانه به هنگام لمس ماوس یا صفحه‌کلید. اگر قسمتی را دیدید که کارکرد آن را نمی‌دانستید، قبل از آنکه به آن دست بزنید، کارکرد آن قسمت را در گوگل جستجو کنید.

چند نمونه از گزینه‌های جالب بایاس و UEFI که توصیه می‌کنیم تا جایی که راحت هستید، بررسی کنید از این قرار هستند:

  • Intel XMP را فعال کنید تا RAM رایانه به سرعتی که در تبلیغات آن گفته شده است، اجرا شود.
  • برای استفاده از دستگاه‌های مجازی، Intel VT-x را در سخت‌افزار بایاس یا UEFI رایانه‌ی خود فعال کنید.
  • با تعیین رمز برای بایاس یا UEFI، رایانه‌ی خود را ایمن کنید.

وقتی کارتان با بایاس و UEFI به پایان رسید، برای نصب ویندوز به سراغ بخش بعدی بعدی بروید. دقت کنید که اگر دیسک نصب یا USB در اختیار ندارید، باید یک رایانه‌ی فعال دیگر با دسترسی به اینترنت در کنار خود داشته باشید.

یا اگر دوست داشتید مستقیم به بخش دیگری از این راهنما بروید، همه‌ی پیوندها را در زیر ملاحظه می‌کنید:

 

منبع: چطورپدیا


چطور قالب‌های دلخواه در ویندوز نصب کنیم؟

از زمان انتشار ویندوز XP تاکنون، ویندوز برای قالب‌ها، که به‌عنوان «جلوه‌های بصری» (visual styles) نیز شناخته می‌شوند، پشتیبانی داشته است. سیستم‌عامل ویندوز به‌صورت پیش‌فرض فقط قالب‌های مورد تأیید مایکرسافت را بارگذاری می‌کند اما می‌توانید این محدودیت را دور بزنید. قالب‌های جدیدی که نصب می‌کنید، قالب‌های استاندارد ویندوز شما نیستند و نوار عنوان، کلیدها و دیگر عناصر بصری را ازنظر ظاهری تغییر می‌دهند.

ویندوز 10: نرم‌افزار زیباسازی محیط ویندوز WindowBlinds را نصب کنید

استفاده از قالب‌های جدید را همچنان می‌توانید به روش قدیمی مورد استفاده در ویندوز 7 انجام دهید. برای این کار به توضیحاتی که در قسمت بعدی داده‌ایم، مراجعه نمایید. اما روش قدیمی آن‌چنان در ویندوز 10 ساده نخواهد بود. نرم‌افزار UxStype ابزاری است که فایل‌های سیستمی را جهت نصب قالب‌های جدید تغییر می‌دهد. ما این ابزار را برای ویندوز 7 توصیه می‌کنیم اما در نسخه‌های مدرن ویندوز 10 کار نمی‌کند. درست است که می‌توانید مستقیماً فایل uxtheme.dll را ویرایش کنید، اما هر بار که ویندوز 10 خود را به‌روزرسانی کند، این تغییر را نیز اصلاح می‌نماید و از آنجایی‌که انجام آن بسیار دشوار است، بیشتر قالب‌های ساخت کاربران به‌احتمال ‌زیاد در نسخه‌های به‌روزرسانی ویندوز 10 پشتیبانی نمی‌شوند.

اما هنوز راه‌حل‌هایی وجود دارد. اگر می‌خواهید برای دسکتاپ ویندوز 10 خود، قالب نصب کنید، توصیه‌ی ما نصب نرم‌افزار WindowBlinds از شرکت Stardock است. این برنامه هنوز کاملاً توسط ویندوز 10 پشتیبانی می‌شود و نیازی به هک کردن فایل‌های سیستمی نیست. اگر می‌خواهید از نسخه‌های کرک شده‌ی آن‌که در سایت‌های ایرانی موجود است، استفاده کنید. شما می‌توانید در حدود 100 هزار تومان برای خرید آن از منبع اصلی هزینه کنید، اما از دردسرهای زیادی پیش‌گیری خواهید کرد. نسخه‌ی آزمایشی 30 ‌روزی آن نیز موجود است.

این نرم‌افزار قالب‌های ویندوز سفارشی زیبا و جذابی نیز ارائه می‌دهد. برای انتخاب یک قالب، کافی است در پنجره‌ی WindowBlinds روی آن کلیک کرده و سپس «Apply style to desktop» را بزنید. بلافاصله تغییرات اعمال خواهد شد. اما شاید گاهی لازم باشد برنامه‌هایی نظیر گوگل کروم را ببندید و دوباره باز کنید تا تغییرات کامل اعمال شوند.

برنامه WindowBlinds نصب قالب‌های سفارشی را نیز آسان کرده است. برای قالب‌ها می‌توانید از فرمت‌های مخصوص WindowBlinds استفاده کنید یا می‌توانید در سایت WinCustomize.org قالب‌های بیشتری برای خود پیدا کنید. مثلاً می‌توانید یک قالب Dark Mode بیابید که برخلاف حالت Dark Mode که روی خود ویندوز 10 نصب است، File Explorer و دیگر برنامه‌ها را نیز ازنظر ظاهر تغییر می‌دهد.

ویندوز 7: فایل‌های سیستم خود را به UxStyle وصل کنید

ویندوز پیش از آنکه قالب‌ها را بارگذاری کند، بررسی می‌کند تا مطمئن شود امضای ویندوز را داشته باشند. اگر چنین نباشد، به‌هیچ‌وجه آن‌ها را بارگذاری نخواهد کرد. برای استفاده از قالب‌های جدید باید فایل‌های سیستم ویندوز، به‌ویژه فایل uxtheme.dll را اصلاح کنید و این بازرسی را غیرفعال نمایید. قبلاً انجام این کار نیازمند ریست کردن رایانه و رفتن به حالت Safe Mode و جایگذاری فایل‌های سیستم به‌صورت دستی بود. حالا راه‌های آسان‌تری برای انجام این کار وجود دارد.

ابزار UxStyle راه‌حلی ایده‌آل و رایگان برای کاربران ویندوز 7 است، اگرچه دیگر برای ویندوز 10 کاربرد ندارد. این ابزار کاملاً بر بستر حافظه اجرا می‌شود و بدون اصلاح کردن فایل‌های سیستمی، بازرسی را غیرفعال می‌کند. این روش، آسان‌ترین و ایمن‌ترین روش است تا بتوان قالب‌های فرعی را بدون استفاده از WindowBlinds بر روی ویندوز اِعمال کرد. اگر دوست داشته باشید می‌توانید یک نسخه از WindowBlinds را نیز روی ویندوز 7 نصب کنید.

برای استفاده از UxStyle، آن را دانلود کرده و فایل زیپ را استخراج نمایید. سپس اگر از نسخه‌ی 64 بیت ویندوز استفاده می‌کنید، x64 installer را اجرا نمایید. بعد از نصب، فرایند جدیدی به نام «UnsignedThemesSvc.exe» در پس‌زمینه اجرا خواهد شد. رایانه را مجدداً راه‌انداز «Reset» کنید و پس از آن قادر خواهید بود قالب‌های بدون امضا را نصب نمایید.

 

پیدا کردن جلوه‌های بصری در اینترنت

جلوه‌های بصری سفارشی برای ویندوز را از وب‌سایت‌های گوناگونی می‌توانید پیدا کنید. یکی از بهترین سایت‌ها برای جستجو به دنبال جلوه‌های بصری، DeviantArt است. مثلاً برای یافتن قالب مناسب در صفحه‌ «جلوه‌های بصری ویندوز7» (Windows 7 visual styles) را در سایت DeviantArt جستجو کنید.

دقت کنید که این فایل‌ها عموماً فایل‌های فشرده‌ی تایید نشده‌ای هستند که ممکن است تروجان یا پیوند به سایت‌های آلوده داشته باشند. محض احتیاط بیشتر، اگر شک دارید، از یک ویروس‌یاب استفاده کنید. همچنین مدنظر داشته باشید که نسخه‌های خاصی از ویندوز ممکن است از شما بخواهند آپدیت‌های مشخصی برای فایل‌های قالب داشته باشید. اطلاعات DeviantArt یا صفحات دیگر را دو بار بررسی کنید تا مطمئن شوید قالبی که می‌خواهید دانلود کنید با ساختار ویندوز شما سازگار باشد.

قالبی را که می‌خواهید، انتخاب و بر روی رایانه‌ی خود دانلود کنید. ما برای نشان دادن فرایند انجام این کار، از Maverick for Win7 theme استفاده می‌کنیم که تلاش دارد قالب قدیمی پیش‌فرض Ubuntu را به ویندوز 7 انتقال دهد.

قالب‌های بسیاری به فرمت .rar توزیع می‌شوند. اگر می‌خواهید این فایل‌ها را باز کنید، باید برنامه‌ی استخراج فایل فشرده، مثلاً برنامه‌ی Winrar داشته باشید.

روش نصب جلوه‌های بصری

قالب‌ها در فولدر زیر قرار گرفته‌اند.

 

هر قالب یک پوشه زیرمجموعه دارد. برای نصب قالب جدید، کافی است فایل‌های آن را درون پوشه Themes بریزید و با هشدار UAC موافقت کنید. فایل‌های .theme باید در ریشه‌ی پوشه قرار داشته باشند.

توجه نمایید که برخی قالب‌ها ممکن است ویژگی‌های دیگری نیز داشته باشند و پیش از آنکه کارکردهای مدنظر را اجرا کنند، لازم باشد توضیحات اضافی آن‌ها را انجام دهید. مثلاً قالب‌ها ممکن است شامل فونت و آیکون سفارشی باشند. صفحه‌ی دانلود قالب‌ها یا فایل README همراه با آن، معمولاً اطلاعاتی برای کامل کردن فرایند نصب ارائه می‌دهند.

اگر نیاز به نصب فونت دارید، کافی است فایل‌های فونتی که با پسوند .ttf در بسته‌ی دانلود شده قرار داده شده‌اند را در پوشه زیر بریزید:

 

بعد از نصب یک قالب، می‌توانید با کلیک بر روی فایل .theme آن، قالب ویندوز را به قالب جدید تغییر دهید. همچنین در فهرست قالب‌های ویندوز در کنترل پنل شخصی‌سازی دسکتاپ نیز می‌توانید آن را ببینید.

ازآنجایی‌که مایکروسافت رسماً از قالب‌های فرعی پشتیبانی نمی‌کند، احتمال دارد گاهی به هنگام استفاده از جلوه‌های بصری سفارشی با برنامه‌های فرعی، با پرش یا لبه‌های خش‌دار در صفحه مواجه شوید. کار زیادی نمی‌توانید برای برطرف کردن آن انجام دهید. توسعه‌دهندگان اغلب برای طراحی برنامه‌های خود، قالب‌های غیررسمی ویندوز را مدنظر قرار نمی‌دهند.

 

منبع: چطورپدیا


چطور کامپیوتر خود را تعمیر کنیم؟

در مکان‌های تعمیر کامپیوتر کارهای انجام می‌شود که شما به‌راحتی می‌توانید آن‌ها را انجام دهید. به‌جای پرداخت هزینه برای حذف نرم‌افزارهای مخرب و یا راه‌اندازی و پیکربندی مجدد کامپیوتر، شما می‌توانید این کارها را خودتان انجام دهید.

راهنمای ارائه شده در این مقاله برای تعمیرات جدی قطعات سخت‌افزاری نیست. بلکه فقط موارد ساده را مورد بررسی قرار می‌دهد، گرچه این موارد آسان هستند، اما بسیاری از مردم صدها هزار تومان برای تعمیر و رفع آن‌ها هزینه می‌کنند.

حذف ویروس‌ها و تروجان‌ها

حذف ویروس‌ها و تروجان‌ها

بسیاری از مردم هنوز هم در حال مبارزه با ویندوزهای آلوده به ویروس هستند. اگر کامپیوتر شما آلوده شده‌ است و درست کار نمی‌کند، مجبور نیستید به شخص دیگری پول بدهید تا آن را تعمیر کند. گروه‌های تعمیر کامپیوتر هیچ ابزار جادویی ندارد، بلکه آن‌ها تنها از ابزارهای آنتی‌ویروس استاندارد استفاده می‌کنند که شما می‌توانید خودتان از آن‌ها استفاده نمایید.

برای پیدا کردن یک محصول آنتی‌ویروس که حفاظت خوبی ارائه می‌دهد، از وب‌سایت‌های تست آنتی‌ویروس استفاده کنید و عملکرد و کارایی آنتی‌ویروس‌ها رو بررسی کنید. اگر دوست ندارید تمام این تحقیقات را خودتان انجام دهید، خوشبختانه ما این کار را برای شما انجام داده‌ایم.

آنتی‌ویروس‌های Kaspersky و Bitdefender همواره در صدر جدول بهترین آنتی‌ویروس‌ها قرار دارند و ما از هر دو محصول استفاده کرده و نتایج خوبی گرفته‌ایم. این آنتی‌ویروس‌ها رایگان نیستند ولی نسخه قفل شکسته آنها در وب‌سایت‌ها قابل دانلود هستند اما ما به شما توصیه می‌کنیم که لایسنس آن را تهیه کرده تا از قابلیت‌های کامل این آنتی‌ویروس‌ها بهره‌مند شوید.

برای آلودگی‌های بسیار سخت و عمیق که ممکن است توسط نرم‌افزارهای آنتی‌ویروس شناسایی نشوند، بهترین کار جستجو و پیدا کردن دستی نرم‌افزار مخرب و کارهای مربوط به رجیستری و حذف بدافزار است. به هر حال این کار می‌تواند وقت‌گیر باشد و اگر آلودگی کامپیوتر بسیار عمیق و به‌صورت سیستمی باشد، هیچ تضمینی وجود ندارد که تمام بدافزارها حذف شود. در مواردی مانند این، آن‌ها اغلب ویندوز را مجدداً نصب می‌کنند. شما هم می‌توانید این کار را انجام دهید.

سیستم‌عامل را دوباره نصب کنید

سیستم‌عامل را دوباره نصب کنید

بعضی از مردم فکر می‌کنند که کامپیوترها در طول زمان کند می‌شوند و در نهایت باید جایگزین شوند. برخی دیگر نیز کامپیوتر را در هنگام کند شدن، به تعمیرگاه می‌آورند. هنگامی‌که برنامه‌های ضروری و اصطلاحاً startup و ابزارهای ضروری ویندوز شما به‌درستی کار نمی‌کنند، نصب مجدد ویندوز، اغلب ساده‌ترین راه‌حل است.

در برخی موارد ممکن است مشکلات کامپیوتری دیگری مانند خرابی فایل‌ها یا خطاهای عجیب و غریب رخ دهد، در این موارد نیز نصب مجدد ویندوز یک راه‌حل ساده است. در حالی که اغلب افراد ممکن است این مشکلات را با جایگزینی فایل‌های جدید با نمونه‌های خراب انجام دهند که معمولاً سریع‌تر از نصب مجدد ویندوز است.

اکثر کامپیوترهای جدید در قسمت بوت خود دارای ابزارهای «بازیابی» (restore) به تنظیمات کارخانه هستند که برای دسترسی به بوت سیستم می‌توانید به دفترچه راهنمای کامپیوتر خود مراجعه کنید. شما همچنین می‌توانید از CD یا DVD حاوی نرم‌افزار restore در حالت بوت استفاده نمایید. اگر ویندوز کامپیوترتان را خودتان نصب کرده‌اید، می‌توانید برای بازگردانی ویندوز از دیسک نصب ویندوز استفاده نمایید. در ویندوز 8، می‌توانید از ویژگی Refresh یا Reset برای نصب مجدد ویندوز استفاده کنید.

قبل از انجام این کار حتماً از فایل‌های مهم نسخه پشتیبان تهیه کنید. بعضی از مکان‌های تعمیر کامپیوتر ممکن است از فایل‌های مهم شما نسخه پشتیبان تهیه کنند، در حالی که برخی دیگر از شما بخواهند تا خودتان این کار را انجام دهید. تهیه نسخه پشتیبان دقیقاً دلیل بر این است که آنها می‌خواهند فقط ویندوز را برای شما مجدداً نصب کنند.

حذف نرم‌افزارهای بدون استفاده

حذف نرم‌افزارهای بدون استفاده

اگر شما یک کامپیوتر جدید خریداری کرده‌اید، یا رایانه قدیمی خود را به حالت پیش‌فرض کارخانه بازگردانی کرده‌اید، بسیاری از نرم‌افزارهای بی‌فایده را در آن مشاهده می‌کنید. این نرم‌افزارها توسط تولیدکنندگان کامپیوتر قرار داده شده‌اند و باعث کند شدن کامپیوتر شما، مخصوصاً در هنگام راه‌اندازی و درهم‌ریختگی سیستم می‌شوند.

گروه تعمیر کامپیوتر مسئولیت حذف این نرم‌افزارهای بدون استفاده را بر عهده خواهد گرفت؛ اما شما برای حذف این برنامه‌های از پیش نصب شده، مجبور نیستید حتی یک سکه هم بپردازید. سه راه برای انجام این کار وجود دارد:

  • از یک برنامه مانند PC Decrapifier استفاده کنید. این برنامه به‌طور خودکار کامپیوتر شما را برای یافتن برنامه‌های بدون استفاده اسکن می‌کند و به‌طور خودکار آنها را حذف می‌کند.
  • از طریق کنترل پنل به محیط نصب و حذف نرم‌افزارها بروید و در آنجا تمام برنامه‌های بدون استفاده را یک‌به‌یک حذف نمایید. البته باید مراقب باشید که نرم‌افزارها و درایورهای سخت‌افزاری و مورد نیاز ویندوز را به اشتباه حذف نکنید.
  • مجدداً ویندوز را نصب کنید. بسیاری از برنامه‌های بدون استفاده در کامپیوترهای جدید با نصب مجدد ویندوز از بین می‌روند. پس از نصب مجدد ویندوز، برای نصب تمامی درایورهای مورد نیاز، می‌توانید به وب‌سایت‌های تولید کننده بروید و درایور مورد نظر را دانلود نمایید.

کامپیوتر را خودتان بسازید

اگر شما در بازار به دنبال خرید یک کامپیوتر رومیزی هستید، در نظر داشته باشید که نمی‌توانید لپ‌تاب تان را بسازید چون لپ تاب ها از قبل آماده هستند، مجبور نیستید که یک کامپیوتر از قبل ساخته شده را بخرید. شما می‌توانید کامپیوتر خود را از اجزایی که می‌توانید به‌صورت آنلاین سفارش دهید، بسازید. این روش در کل ارزان‌تر از خرید یک کامپیوتر آماده است، شما می‌توانید سخت‌افزار بهتری بگیرید و دقیقاً سخت‌افزار مورد نیاز خود را انتخاب کنید.

برای اینکه بتوانید انتخاب بهتر و دقیق‌تری در مورد قطعات سیستم خود داشته باشید، می‌توانید از راهنماهای زیر استفاده کنید:

(در حال تهیه لینک‌های این بخش هستیم، برای این بخش ها لینک بذارید و بعد از ارسال مطالب مربوط به این بخش، لینک واقعی مطالب را درج کنید)

  • ساخت یک کامپیوتر جدید – قسمت 1: انتخاب سخت‌افزار
  • ساخت یک کامپیوتر جدید – قسمت 2: قرار دادن آن با هم
  • ساخت یک کامپیوتر جدید – قسمت 3: تنظیم آن
  • ساخت یک کامپیوتر جدید – قسمت 4: نصب ویندوز و بارگذاری درایورها
  • ساخت یک کامپیوتر جدید – قسمت 5: افزایش سرعت کامپیوتر شما

ارتقاء حافظه RAM یا هارد دیسک

ارتقاء برخی از قطعات کامپیوتر خیلی ساده است. افزودن RAM جدید به کامپیوتر، حتی در بسیاری از لپ‌تاپ‌ها، یک فرآیند بسیار ساده است. شما همچنین می‌توانید هارد دیسک خود را ارتقاء دهید، یک هارددیسک جدید اضافه کنید، تا فضای ذخیره‌سازی موجود را افزایش دهید. افزودن هارد دیسک کمی پیچیده‌تر است، چون شما باید ویندوز را مجدداً نصب کنید یا سیستم‌عامل فعلی کامپیوتر خود را با سیستم هارد دیسک هماهنگ کنید، اما خیلی سخت نیست.

استفاده از گارانتی کامپیوتر

اگر شما یک لپ‌تاپ یا کامپیوتر رومیزی آماده خریداری کردید، لازم نیست که برای مشکلات احتمالی آن را به محل‌های تعمیر ببرید. اگر هنوز زمان گارانتی آن به پایان نرسیده، می‌توانید با تولیدکننده برای استفاده از گارنتی کامپیوتر تماس بگیرید و آن را تعمیر کنید؛ البته باید قبل از ارسال آن به مرکز خدمات، با بخش خدمات تولید کننده تماس بگیرید و شماره گارنتی کالا را دریافت کنید یا ممکن است که در هنگام خرید کالا، برگه‌ای حاوی شماره گارانتی دریافت کرده باشید.

اگر کامپیوتر خود را از صفر ساخته باشید، در اینجا کار کمی پیچیده‌تر می‌شود، شما باید قطعه معیوب را پیدا کنید و شماره گارانتی آن قطعه خاص را پیدا کرده و برای تعمیر اقدام نمایید.

بازیابی فایل های حذف شده

اگر به‌طور تصادفی یک فایل مهم را حذف کرده باشید، مطمئناً خوشحال خواهید شد که بدانید می‌توانید آن را بازیابی کنید. دلیل آن هم این است که پرونده‌های حذف شده بلافاصله پاک نمی‌شوند.

اگر شما به بازیابی اطلاعات مهم و اسناد کسب‌وکار خود نیاز دارید، ممکن است بخواهید با یک فرد حرفه‌ای تماس بگیرید؛ که باید هزینه گزافی را متحمل شوید، مگر اینکه این اطلاعات زیاد مهم نباشد، در این صورت خودتان می‌توانید این کار را انجام دهید

تمام موارد ذکر شده، کارهایی هستند که خودتان به‌راحتی می‌توانید انجام دهید، البته اگر بتوانید از دستورالعمل‌های گفته شده به‌درستی پیروی کنید. ما در این مقاله موارد پیچیده‌تر را اشاره نکردیم، اما اغلب مشکلاتی که مردم کامپیوتر خود را به محل تعمیر می‌برند و بابت آن هزینه گزافی را متحمل می‌شوند، به‌راحتی قابل رفع شدن هستند.

 

منبع:چطورپدیا


چطور مشکلات شبکه را تشخیص دهیم؟

در اینجا مراحلی را برای شما توضیح می‌دهیم که باید برای تشخیص مشکلات شبکه انجام دهید. به این ترتیب، هنگامی که شما برای باز کردن مرورگر وب خود مجدداً با پیام «برقراری ارتباط، ممکن نیست» (Cannot Connect) مواجه شوید، می‌دانید که باید چه اقداماتی انجام دهید. مشابه با تمام عیب‌یابی‌ها، ما با موارد کلی شروع کرده و با محدود کردن دامنه اشکالات به طور مشخص، وارد جزئیات می‌شویم.

پس از انجام هر مرحله، به منظور بررسی و اطمینان از رفع مشکل، تلاش کنید تا به یک وب‌سایت متصل شوید. اگر باز هم موفق نشدید، به مراحل بعدی بروید.

1- ابتدا مطمئن شوید که مشکل از سمت شما است

گاهی اوقات، علیرغم آنچه که به نظر می‌رسد شبکه شما دچار مشکل شده، در واقع مشکل اصلی از وب‌سایتی است که قصد اتصال به آن را دارید. به عنوان مثال، اگر شما نمی‌توانید وارد توئیتر شوید، چند وب‌سایت دیگر را بررسی کرده تا اطمینان حاصل کنید که مشکل از وب‌سایت نیست. در عین حال می‌توانید از IsUp.me برای بررسی اینکه آیا وب‌سایت مورد نظر، تنها برای شما باز نمی‌شود یا برای دیگران هم همین حالت را دارد، استفاده کنید.

2- همه چیز را restart کرده و دستگاه‌های خود را چک کنید

نیازی نیست که فوراً نگران شوید، زیرا ممکن است مشکل شما به سادگی، با راه‌اندازی مجدد دستگاه، رفع شود. راه‌اندازی مجدد دستگاه، بسیاری از مشکلات را حل می‌کند، پس حتماً همین ابتدا، دستگاه‌های خود را Restart کنید. بدین منظور، هم کامپیوتر و هم «مسیریاب» (Router) و مودم خود را reboot کنید. برای اینکه حافظه کش مودم و مسیریابشما پاک شود، پس از 60 ثانیه مجدداً آنها را روشن کنید. به این ترتیب، با راه‌اندازی مجدد دستگاه‌های مذکور، مطمئن می‌شوید که مشکل شما موقتی نیست. خیلی بهتر است که همین ابتدا، قبل از اینکه نیم ساعت وقت صرف کنید، این امتحان را انجام دهید.

پس از راه‌اندازی مجدد دستگاه‌ها، اگر کامپیوتر یا گوشی تلفن همراه دیگری در اختیار دارید، سعی کنید با آنها آنلاین شوید. اگر متوجه شدید که با هیچ دستگاهی قادر به برقراری اتصال نیستید، به احتمال زیاد مشکلی در مورد تجهیزات یا «سرویس‌دهنده اینترنت» (ISP) شما وجود دارد. در صورتی که متوجه شدید تنها یک کامپیوتر نمی‌تواند آنلاین شود، به مشکل نزدیک‌تر شده‌اید و می‌توانید بر روی آن تمرکز داشته باشید. با اجرای یک آنتی‌ویروس بر روی دستگاه مذکور، اطمینان حاصل کنید که بدافزارها موجب قطع ارتباط شما نشده باشند. همچنین بررسی کنید که تنظیمات فایروال شما تغییر پیدا نکرده باشد. در نهایت، سعی کنید با استفاده از یک مرورگر متفاوت مطمئن شوید که مرورگر همیشگی شما آسیب ندیده باشد.

3- اتصالات فیزیکی را بررسی کنید

آیا پس از راه‌اندازی مجدد سیستم، مشکل شما همچنان وجود دارد؟ قبل از اینکه وارد تنظیمات و تست‌های مختلف شویم، مورد بعدی، بررسی و اطمینان از برقراری فیزیکی اتصالات است. اگر از یک کابل اترنت برای اتصال به مسیریاب خود استفاده می‌کنید، مطمئن شوید که از سوکت مربوطه جدا نشده باشد. اگر لپ‌تاپ شما یک سوئیچ برای روشن کردن مودم «بی‌سیم» (Wireless) خود دارد، بررسی کنید که در حالت خاموش قرار نداشته باشد.

پس از اطمینان از اتصال مناسب، تجهیزات خود را بررسی کنید. آیا LED مسیریاب و/یا مودم شما به شکل طبیعی و به رنگ سبز، چشمک می‌زند؟ اگر پس از راه‌اندازی مجدد سیستم، هیچ‌ یک از LED‌ها روشن نشد، ممکن است مودم/مسیریاب شما خراب شده باشد. در صورتی که رنگ LED قرمز بود و یا پاور LED دستگاه روشن بود، اما LED مربوط به اتصال شبکه روشن نبود، احتمالاً مشکل از ISP است.

4- ابزار عیب‌یابی شبکه را اجرا کنید

ویندوز دارای ابزار عیب‌یابی داخلی است که می‌تواند به طور خودکار برخی از مشکلات را تشخیص داده و حل کند. برای اجرای عیب‌یاب مربوط به مشکلات شبکه، بر روی آیکون شبکه در System Tray خود، راست کلیک کرده و Troubleshoot Problems را انتخاب کنید. پس از این کار، عیب‌یاب مذکور یا مشکل را حل می‌کند، یا آن را پیدا می‌کند ولی نمی‌تواند حل ‌کند یا اینکه اصلاً مشکلی را تشخیص نمی‌دهد. اگر توانست مشکلی را پیدا کرده و حل کند، دوباره تلاش کنید تا به شبکه متصل شوید. اگر یک خطای خاص یا نام مشکلی که ویندوز نمی‌تواند به صورت خودکار حل کند را دریافت کردید، آن را برای استفاده در مراحل بعدی یادداشت کنید.

5- بررسی کنید که آدرس IP شما، معتبر باشد

تا این مرحله، ما به این نتیجه رسیدیم که مشکل، موقتی نیست و سخت‌افزار ما درست کار می‌کند. از آنجایی که خود ویندوز نمی‌تواند مشکل را حل کند، ما باید دقیقاً نقطه بروز اشکال در اتصال را مشخص کنیم.

بهتر است مطمئن شوید که تنظیمات IP مشکلی نداشته و درست انتخاب شده باشد. بدین منظور در منوی Start، ابزار Network and Sharing Center را باز کنید. در سمت راست، جایی که Connections‌ را می‌بینید، روی نام Wi-Fi یا شبکه باسیم خود کلیک کنید. گزینه Properties را انتخاب کرده و بر روی internet Protocol Version 4، دابل کلیک کنید.

در صورتی که از IP استاتیک استفاده نمی‌کنید، اگر مفهوم IP استاتیک را نمی‌دانید، احتمالاً از آن استفاده نمی‌کنید)، بررسی کنید که گزینه‌های an IP address automatically Obtain و Obtain DNS server address automatically، تیک خورده باشند. این روند را برای internet Protocol Version 6 نیز تکرار کرده تا مطمئن شوید در آنجا هم، همه چیز در حالت اتوماتیک تنظیم شده باشد.

پس از این کار می‌توانیم مطمئن شویم که مسیریاب، یک آدرس IP معتبر به شما داده است. با تایپ دستور cmd در منوی Start، یک خط فرمان باز کنید. در خط فرمان، دستور ipconfig را تایپ کرده و به متن زیر Ethernet adapter (برای اتصالات باسیم) یا Wireless LAN Adapter (برای اتصالات بی‌سیم) دقت کنید.

اگر آدرس IPv4 با 169?x.x.x شروع شود، کامپیوتر شما، آدرس IP معتبری از مسیریاب دریافت نمی‌کند. تایپ دو دستور زیر ممکن است این مشکل را حل کند:

ipconfig /release

ipconfig /renew

در صورتی که بعد از تایپ دستورات بالا و ipconfig مجدد، هنوز آدرس مذکور به صورت 169?x.x.x بود، به این معنی است که دستگاه شما از مسیریاب IP دریافت نمی‌کند. کامپیوتر خود را با کابل اترنت، مستقیماً به مودم وصل کنید و بررسی کنید که آیا در این حالت می‌توانید آنلاین شوید یا خیر. در صورتی که آنلاین شدید، مشکل از مسیریاب شما است.

6- از دستور Ping استفاده کرده و مسیر آن را ردیابی کنید

اگر با اجرای ipconfig، مشاهده کردید که آدرس IP شما با هر چیزی غیر از169 شروع می‌شود، به این معنی است که شما یک آدرس IP معتبر از مسیریاب خود دریافت می‌کنید و مشکل بین مسیریاب شما و اینترنت اتفاق می‌افتد.

دستور زیر را برای پینگ سرورهای DNS گوگل، تایپ کرده و بررسی کنید که آیا می‌توانید آنلاین شوید یا خیر: شما می‌توانید 8?8?8?8 را با هر چیز دیگری مانند www.msn.com جایگزین کنید.

 

این دستور، چهار بسته اطلاعاتی را به گوگل ارسال خواهد کرد. اگر ارسال با موفقیت انجام نشود، علت آن به شما گفته می‌شود. برای کسب اطلاعات بیشتر، دستور زیر را برای ردیابی مسیر بین کامپیوتر خود و سرورهایDNS گوگل، تایپ کنید:

دستور فوق به شما امکان مشاهده مسیر عبور اطلاعات تا مقصد مورد نظر را به صورت گام به گام می‌دهد. نتیجه آن را ملاحظه کنید و در صورت عدم موفقیت، بررسی کنید که مشکل در کجا رخ داده است. اگر در همان اوایل مسیر، خطایی رخ دهد، احتمالاً اشکال مربوط به شبکه محلی است.

7- با سرویس دهنده اینترنت (ISP) خود تماس بگیرید

در صورتی که کلیه مراحل فوق با موفقیت انجام شده باشد، می‌توانیم مطمئن باشیم که تجهیزات ما کار می‌کنند و یک آدرس IP معتبر از مسیریاب دریافت کرده‌ایم. بنابراین مشکل در خارج از شبکه ما و به واسطه دستگاه‌های مختلف دیگری رخ داده است. در این حالت، بهترین گزینه این است که مطمئن شوید ISP شما دچار مشکل نشده باشد.

گوشی‌ هوشمند در اینجا مفید خواهد بود، زیرا می‌توانید نقشه قطعی اتصال (مانند DownDetector.com) مربوط به ارائه‌دهنده سرویس خود را پیدا کنید، یا اینکه توئیتر را بررسی کرده تا متوجه شوید آیا دیگران نیز در منطقه شما دچار مشکل مشابهی شده‌اند یا خیر. در صورتی که هیچ چیز غیرطبیعی را مشاهده نکردید، با ISP خود تماس بگیرید تا مطلع شوید آیا مشکل مشخصی در آنجا وجود دارد یا خیر. شاید مشکلات مربوط به خطوط ارتباط تلفنی، منطقه کوچکی را تحت تأثیر قرار داده باشد؛ ISP شما می‌تواند به راحتی این موضوع را تست و بررسی کند.

8- منتظر رفع اشکال بمانید

پس از آن که ISP خود را از این مسأله مطلع و تأکید کردید که مشکل مذکور تنها برای شما رخ نداده است، کار شما تمام شده و دیگر باید صبر کنید تا مشکل برطرف گردد. در بسیاری از مواقع، شما نمی‌توانید مشکلات مربوط به شبکه خود را حل کنید. زمانی که مهاجمین نیمی از شبکه اینترنت را مختل کردند، هیچ‌یک از مراحل فوق برای آنلاین شدن کاربران، کمکی نکرد. اگر ISP شما از مشکل آگاه باشد، احتمالاً در زمان کوتاهی آن را برطرف خواهد کرد. توجه داشته باشید، هنگامی که نمی‌توانید آنلاین شوید و در حال انتظار هستید، کارهای زیادی برای انجام دادن وجود دارد.

9- ارتباط برقرار کنید

مراحل مذکور، تنها یک قالب کلی برای تشخیص مشکلات مربوط به شبکه بوده و ممکن است کمی متفاوت با تنظیمات و شرایط مشخص شما باشد. اقدامات زیادی وجود دارد که می‌توانید برای رفع اشکال اتصال به شبکه خود انجام دهید، اما به طور کلی، همانطور که در بالا ذکر شد، می‌توانید با راه‌اندازی مجدد تمام دستگاه‌ها، بررسی اینکه آیا دیگران نیز با مشکل شما مواجه شده‌اند یا خیر و اطمینان از صحت تنظیمات، مشکل اتصال به شبکه خود را رفع کنید. اگر همه این مراحل را انجام داده باشید، احتمالاً مشکل مربوط به ISP است.

اگر مشکل شبکه برطرف شده، اما هنوز اتصال بی‌سیم شما کند است، به بخش چگونه مشکل سرعت پایین Wi-Fi را حل کنیم، مراجعه کنید.

منبع: چطورپدیا